دانلود کتاب رها کردن طریقت تسلیم
- بدون دیدگاه
- 76 بازدید
- نویسنده : دیوید هاکینز
- دسته : آموزشی , خارجی , روانشناسی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : #
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : دیوید هاکینز
- دسته : آموزشی , خارجی , روانشناسی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : #
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب رها کردن طریقت تسلیم
- کتاب اورجینال و کامل
- قبل از دانلود فیلتر شکن خود را خاموش کنید
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب رها کردن طریقت تسلیم
پیشگفتار
این کتاب مکانیسمی را ارائه میدهد که از طریق آن میتوانیم ظرفیتهای ذاتی خود را برای شادی، موفقیت، سلامتی، رفاه، شهود، عشق بیقید و شرط، زیبایی، آرامش درونی و خلاقیت آزاد کنیم. این حالات و ظرفیتها در درون همه ما وجود دارند. آنها به هیچ شرایط بیرونی یا ویژگی شخصی وابسته نیستند؛ آنها نیازی به اعتقاد به هیچ سیستم مذهبی ندارند. هیچ گروه یا سیستم واحدی صاحب آرامش درونی نیست، زیرا به واسطه منشأ ما به روح انسان تعلق دارد. این پیام جهانی هر معلم، حکیم و قدیسی بزرگ است: “پادشاهی بهشت در درون شماست.” دکتر هاوکینز اغلب میگوید: “آنچه شما به دنبال آن هستید با خود واقعی شما تفاوتی ندارد.”
چگونه چیزی که ذاتی ماست – بخشی جداییناپذیر از وجود واقعی ما – میتواند دستیابی به آن بسیار دشوار باشد؟ چرا این همه ناراحتی اگر ما از شادی برخوردار بودیم؟ اگر “پادشاهی بهشت” در درون ماست، چرا اغلب “احساس جهنم” میکنیم؟ چگونه میتوانیم از لجنزار عدم آرامش که سفر ما به سوی آرامش درونی را بسیار دشوار میکند، مانند شیرهای که در یک روز سرد و یخبندان از سربالایی بالا میرود، رها شویم؟ شنیدن اینکه آرامش، شادی، لذت، عشق و موفقیت ذاتی روح انسانی ما هستند، لذتبخش است. اما در مورد تمام خشم، غم، ناامیدی، غرور، حسادت، اضطراب و قضاوتهای کوچک روزانه که صدای بکر سکوت را در درون ما خفه میکنند، چه؟ آیا واقعاً راهی برای رهایی از لجن و آزاد شدن وجود دارد؟ با شادی بیوقفه برقصیم؟ همه موجودات زنده را دوست داشته باشیم؟ در عظمت خود زندگی کنیم و بالاترین پتانسیل خود را شکوفا کنیم؟ به کانالی از لطف و زیبایی در جهان تبدیل شویم؟ در این کتاب، دکتر هاوکینز مسیری را برای آزادی که آرزویش را داریم اما دستیابی به آن را دشوار میدانیم، ارائه میدهد. ممکن است رسیدن به جایی با “رها کردن” خلاف شهود به نظر برسد. با این حال، او از تجربیات بالینی و شخصی خود گواهی میدهد که تسلیم مطمئنترین مسیر برای رسیدن به کمال است. بسیاری از ما طوری تربیت شدهایم که دستاوردهای دنیوی و حتی معنوی را با «کار سخت»، «سخت کار کردن»، «زندگی کردن با عرق جبین» و سایر اصول خودمحورانهای که از فرهنگی غرق در اخلاق پروتستان به ارث رسیدهاند، مرتبط بدانیم. طبق این دیدگاه، موفقیت مستلزم رنج، زحمت و تلاش است: «نابرده رنج، گنجی حاصل نمیشود». اما این همه تلاش و رنج ما را به کجا رسانده است؟ آیا واقعاً و عمیقاً در آرامش هستیم؟ خیر. هنوز هم احساس گناه درونی، آسیبپذیری در برابر انتقاد دیگران، تمایل به اطمینان خاطر و رنجشهایی که چرک میکنند، وجود دارد. اگر این کتاب را میخوانید، احتمالاً به انتهای طناب خود با مکانیسم تلاش رسیدهاید. شاید دیده باشید که هر چه بیشتر طناب را میکشید تا خود را به جایی که میخواهید برسانید، بیشتر فرسوده و فرسوده میشود. احتمالاً ممکن است از خود بپرسید: «آیا راه آسانتر و بهتری وجود ندارد؟» آیا حاضرید طناب را رها کنید؟ استفاده از مکانیسم تسلیم به جای مکانیسم تلاش چگونه خواهد بود؟ میتوانم بگویم که برای یک فرد تحصیلکرده که قبلاً روشهای مختلف خودسازی را امتحان کرده بود، چگونه بود. با وجود موفقیت حرفهای، مشکلات جسمی و عاطفی وجود داشت که هرگز بهبود نمییافتند و در نهایت به نقطه شکست رسیدند. ملاقات با دکتر دیوید آر. هاوکینز و نوشتههای او، تأثیر شفابخشی غیرمنتظره و چشمگیری را ایجاد کرد. در ابتدا، شک و تردید وجود داشت. پس از کاوش در مسیرهای مختلف معنوی، فلسفی و مذهبی با نتایج ناکام یا موقت، به مطالعه خود در مورد هاوکینز با این فکر نزدیک شدم که “احتمالاً مثل بقیه خواهد شد.” با این حال، جستجوگر وظیفهشناس درونم گفت: “بررسیاش میکنم. چه چیزی برای از دست دادن دارم؟” بنابراین، کتاب قدرت در مقابل نیرو: عوامل پنهان تعیینکننده رفتار انسان را خواندم. وقتی کتاب تمام شد، این درک درونی وجود داشت که «من از کسی که این کتاب را برداشته بود، آدم متفاوتی هستم.» این مربوط به سال ۲۰۰۳ بود. اکنون، سالها بعد، اثر کاتالیزوری هنوز در تمام زمینههای زندگی در حال فعالیت است.
آنچه در نهایت مرا به حقیقت کار او متقاعد کرد، دگرگونیهایی در آگاهی جسمی و غیرجسمی خودم بود. حقایق تجربی وجود داشت که نمیتوانستم انکار کنم: بهبود اعتیادی که قبلاً با وجود تلاشهای صادقانه فراوان، غلبه بر آن غیرممکن بود؛ رهایی از چندین آلرژی (شوره حیوانات خانگی، پیچک سمی، کپک، تب یونجه)؛ رها شدن از کینههای دیرینه، با توانایی دیدن موهبتهای پنهان در آسیبهای مختلف زندگی که از سر گذرانده بودم؛ تسکین چندین ترس مادامالعمر و یک اختلال اضطرابی که زندگی حرفهای و شخصی مرا به شدت محدود کرده بود؛ حل چندین تضاد درونی مربوط به پذیرش خود و هدف زندگی. این پیشرفتهای بزرگ در سطوح فیزیکی و غیرفیزیکی نه تنها توسط خودم، بلکه توسط اطرافیانم نیز به طور ملموس قابل مشاهده بود. آنها میپرسیدند: «چگونه این تحول را توضیح میدهید؟» حال، اگر با این سوال مواجه شوند، پیشنهاد میکنم که آنها