نویسنده در طول اقامت لذت بخش خود بر روی زمین توضیحی در مورد عکس ها، نقاشی ها و طبیعت بیان می کند. کتاب اطلس اثر خورخه لوئیس بورخس نویسنده آرژانتینی می باشد.
دانلود کتاب اطلس خورخه لوئیس بورخس
- بدون دیدگاه
- 167 بازدید
- نویسنده : خورخه لوئیس بورخس
- دسته : شعر و ادبیات
- زبان : فارسی
- صفحات : 133
- بازنشر : دانلود کتاب
- قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : خورخه لوئیس بورخس
- دسته : شعر و ادبیات
- زبان : فارسی
- صفحات : 133
- بازنشر : دانلود کتاب
- قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب اطلس خورخه لوئیس بورخس
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب اطلس خورخه لوئیس بورخس
همیشه گفتهاید که وقتی مردم با یک شهر خداحافظی میکنند، بخشی از خاطرات، احساسات و اقامت خود را در آنجا به جا میگذارند، برخی از آثار و آثار آن شهر را با خود میبرند.
روی میز من خاطرات و احساساتی از شهری است که در آن زندگی کردید یا چند روزی در آن اقامت داشتید. می دانم که بخشی از حضور شما در این شهرها باقی است.
گفتی خداحافظی با شهر سخت است. این جدایی است. شما در هتلی در مادرید نشسته اید و می گویید دلتنگ شده اید و به خوبی می دانید که لحظه ای که به شهر خود بازگردید دلتنگ می شوید.
فکر نکنید تنها شما هستید که احساس دلتنگی می کنید. شهرها نیز از دلتنگی رنج می برند، دلتنگ افرادی که زمانی در آنجا زندگی می کردند اما دیگر آنجا نیستند.
ژنو، جایی که بخشی از جوانی خود را در آن گذراندید، چگونه توانست شما را فراموش کند؟
آیا یادتان هست که در پاییز 1914 در دانشگاهی که جان کالوین تأسیس کرده بود، ثبت نام کردید، همان دانشگاهی که بیش از نیمی از دانشجویان آن خارجی بودند در قسمت جنوبی شهر،
در شهر قدیمی. شما معتقد بودید که اگر اسرار جهان با کلمات بیان شود، در نوشته های شوپنهاور یافت می شود. آیا به یاد دارید که یک سال را در لوگانو گذراندید و دوره لیسانس خود را در این شهر به پایان رساندید،
همچنین در همین شهر بود که با ویتمن ملاقات کردید و یک نسخه از برگ های علف را از لندن خواستید؟ شهرها و سفر برای شما همیشه سرگرم کننده،
پر از رمز و راز و حس نوستالژی بوده است. شهرهایی که وجود شما را شکل داده اند و برای همیشه بخشی از شما خواهند ماند: بوینس آیرس، ژنو، زوریخ، نیمز، کوردوبا، لیسبون، لندن، سویا، مادرید…
شما حتی به کوچکترین جزئیات این شهرها علاقه مند هستید آن را داشت. گفتی که برای من همه چیز بخشی از زندگی است. من شعرهایی در مورد گوشه های خیابان سروده بودم،
اما هرگز شعرهایی با مضامین بزرگتر سروده بودم. به عنوان مثال، من نیویورک را دوست دارم، اما فکر نمی کنم بتوانم درباره آن شعر بنویسم. ”
شما همیشه عاشق ساعت شنی و کارت بوده اید، کارت هایی که به زیبایی ساخته شده اند. به نقطه ای روی نقشه اشاره می کنید و می گویید: “این مادرید است.”
سویا یک سانتی متر با تو فاصله داشت. یادت هست؟ اینجا در شهر بود که با دوستت فیل کانسیوس اسنس یک حلقه ادبی تشکیل دادی. هنوز کافه استعمار را به یاد دارم.
من هر شنبه با دوستان به آنجا می رفتم، نیمه شب جلسه می گذاشتم و تا زمانی که خورشید طلوع می کرد شعر و داستان برای یکدیگر می خواندم. گاهی بیش از 20 تا 30 نفر جمع می شدند.
سفر کتاب هم خیلی جالب بود. در این اطلس شرح برخی از آنها را خواهید خواند. گفتی که خواندن کتاب واقعا یک سفر بود. شما فکر می کردید که خواندن آثار برکلی، شاو و امرسون به اندازه بازدید از لندن واقعی است.
بارها گفتهاید که لندن را با آثار دیکنز، چسترتون و استیونسون دیدهاید، اما البته مشرق زمین را هم دیدید، جایی که اقوام در هم آمیخته جداییناپذیرند، و کسانی که سفر کردند و بر باغهای بزرگ شبهای عربی شرح نوشتند.
وجود داشت. درباره ارسطو و سلسله ای که اکنون نامشان فراموش شده است. برخی از آنها در این دایره بزرگ، این اطلس، به عنوان آتلانتیس دیده می شوند.
آنها موجودات عجیب و جذابی هستند که علیه خدایان قیام کردند و محکوم به ایستادن برای همیشه در لبه جهان و حمل گنبد مینای آسمان بودند. اطلس که آسمان ها را نگه می دارد و زمین را نگه می دارد،
همان اطلسی است که بر هرج و مرج حکومت می کند و هیچ نظمی را تحمل نمی کند، با این حال در هر صفحه ای که می خوانیم سنگ هایی را می بینیم که او واژگون کرده است.
گفتی که می خواهی کاملاً فراموش شوی و بخشی از فراموشی که هستی را تشکیل میدهد.
این نظر شماست و من به آن احترام می گذارم، اما نمی دانم چرا این را از دهان شما دریغ کنم. رفتند، روزگارم جاودانه است و من شعرم و متأسفانه نام شاعر را نمی دانم.