درباره یک راوی توهمی با پندار های روانی است . کتاب بوف کور یک اثر فراواقعی است که اثر صادق هدایت میباشد.
دانلود کتاب بوف کور
- بدون دیدگاه
- 2,008 بازدید
- نویسنده : صادق هدایت
- دسته : داستان , تاریخی
- زبان : فارسی
- صفحات : 96
- بازنشر : دانلود کتاب
- قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : صادق هدایت
- دسته : داستان , تاریخی
- زبان : فارسی
- صفحات : 96
- بازنشر : دانلود کتاب
- قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب بوف کور
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب بوف کور
در زندگی، زخم هایی وجود دارد که به ارامی روح را در انزوا می خورند. این درد را نمی توان به هر کسی بیان، چرا که انها به طور کلی استفاده می شود به در نظر گرفتن این درد باور نکردنی به عنوان حوادث نادر و عجیب و غریب؛ و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم سعی می کنند به دلیل نظرات فعلی و نظرات خود با لبخندی شکاکانه و مسخره به ان توجه کنند. زیرا بشر هنوز راه حل و دارویی برای ان پیدا نکرده است و تنها دارو فراموشی از طریق شراب و خواب مصنوعی از طریق تریاک و مواد مخدر است. اما افسوس که اثر چنین داروهایی موقت و به جای تسکین است.
پس از مدتی، شدت درد را افزایش می دهد. ایا کسی هرگز اسرار این وقایع ماوراء الطبیعه را پیدا خواهد کرد، این بازتاب سایه روح که در حالت کما و برزخ بین خواب و بیداری ظاهر می شود؟
برنده خواهد شد
من فقط یکی از این وقایع را توصیف می کنم که برای من اتفاق افتاد و من را به حدی منتقل کرد که هرگز فراموش نخواهم کرد و ان را نشان نخواهم داد – تا زمانی که من از ابدیت به ابدیت زندگی می کنم تا انجا که فراتر از درک و درک انسان است. زندگی من مرا سمی خواهد کرد، من سمی نوشتم، اما می خواستم بگویم داغ
من همیشه ان را با خودم خواهم داشت.
من سعی خواهم کرد انچه را که به یاد می اورم، چه ارتباطی من وقایعی را که در ذهنم باقی می ماند می نویسم، شاید بتوانم قضاوت کلی در مورد ان داشته باشم. نه فقط برای اینکه مطمئن شوم یا بتوانم خودم را باور کنم، زیرا برای من مهم نیست که دیگران باور داشته باشند یا نه. میترسم فردا بمیرم و خودم را نشناسم. از انجا که در طول تجربیات زندگی من، من در سراسر چه شکاف وحشتناک بین من و دیگران وجود دارد امد؛ و متوجه شدم که باید تا انجا که ممکن است خفه شوم، که باید افکارم را تا حد ممکن برای خودم نگه دارم، و اگر تصمیم بگیرم الان بنویسم، فقط برای معرفی خودم به سایه ام است – سایه ای که به دیوار تکیه می کند و مانند هر چیزی است که می نویسم، ان را با اشتها می خورم. برای او است که من می خواهم یک ازمایش انجام دهم. شاید بتونیم همدیگه رو بهتر بشناسیم چون از وقتی که تمام روابطم با دیگران
میخواهم خودم را بهتر بشناسم. افکار پوچ هستند، اما من را بیش از هر حقیقتی شکنجه می کنند. است
ایا این افرادی که شبیه من هستند، که ظاهرا نیازها و خلق و خوی من را دارند، مرا فریب نمی دهند؟ ایا انها یک دسته سایه نیستند که فقط برای مسخره کردن و فریب دادن من امده اند؟ من انچه را که احساس می کنم می بینم و
من تعجب می کنم که ایا سر شما توهم است، که بسیار متفاوت از حقیقت است؟ من فقط برای سایه ام می نویسم که جلوی چراغ روی دیوار افتاده است.
باید خودم را به او معرفی کنم
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست