دانلود کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا

فصل اول
در سال هزارو هشتصدو شصت و شش میلادی ، یک هیولای مرموز با تعداد زیادی واقعه عجیب و غیرقابل توضیح مواجه شد. کشتی‌های مختلف از کشورهای مختلف با یک شیء سیاه بزرگ، ارتفاع تقریبی صد متری، روبرو شدند. این شیء بزرگ‌تر از هر موجود دیگری شناخته شده تا آن زمان بود و نور و انرژی عجیب و غریبی را تحت آب منتشر می‌کرد و ستون‌های آب به ارتفاع صدها متر به هوا پرتاب می‌ شدند .
در ماه جولای، یک موجود مرموز در نزدیکی سواحل استرالیا دیده شد. سه روز بعد، در فاصله دوهزارو صد مایل در اقیانوس آرام دوباره دیده شد و دو هفته بعد، در فاصله ۶۰۰۰ مایلی در میانه اقیانوس اطلس ظاهر شد. این واقعه باعث هیجان و گزارش‌های فراوانی در سراسر جهان شد و دانشمندان هم بحث کردند که آیا چنین موجودات غول‌آسایی می‌توانند واقعاً وجود داشته باشند یا خیر.
در اوایل سال 1867، این هیولای دریایی از یک معمای علمی به یک تهدید واقعی تبدیل شد و کشتی‌های تجاری و مسافری دچار آسیب‌های ناشی از برخورد با آن می‌شدند. آیا این شی یک صخره بود؟ یا یک تپه دریایی؟ و یا شاید همان هیولای دریایی بود؟ پس از برخورد با اسکاتیا، که در نتیجه آن یک سوراخ به شکل مثلث کامل در بدنه ضخیم فولادی آن ایجاد شده بود، مهندسین کشتی نمی‌توانستند باور کنند که چه اتفاقی رخ داده است.
به دنبال موجودی که با توصیفات چندین ناخدا متناسب باشد، کاوش کردم و نهایتاً نوعی وال عاج‌دار – نوعی از والها که تا بیست متر رشد می‌کند – را پیدا کردم. من به عنوان متخصص دنیای زیرآب به نام موسیو پی پرآرونا، استاد تاریخ طبیعی در موزه و نویسنده کتابی به نام «اسرار اعماق اقیانوس» شناخته می‌شوم. من در اثنای سفرم به آمریکا جهت جمع‌آوری گیاهان، جانوران و کانی‌ها برای موزه پاریس، در باره این رویدادها مطالبی خوانده بودم و مانند سایرین از این هیولا متحیر شده‌ام.
من این موضوع را درنظر گرفته‌ام. احتمالاً یک نوع غول در اعماق اقیانوس‌ ها وجود دارد که طولش تقریباً صد متر است، و ممکن است والروژ دار کاملاً از عاج باشد که به سختی می‌تواند با فولاد مقاومت کند و این عاج ممکن است باعث سوراخ شدن در بدنه ناوگاناتی که در اقیانوس‌ها حرکت می‌کنند، شده باشد. دولت ایالات متحده تصمیم گرفته که برای خلاص شدن از این هیولای وحشتناک، اقداماتی انجام دهد. یک ناوگان جنگی ناوبری بزرگ برای ردیابی و از بین بردن این موجود با تمام تجهیزاتش به کار گرفته شده است.
از نیزه شکاری گرفته تا توپ مجهز، وسایل مختلفی برای شکار آن حیوان بزرگ دارم. به دعوت اندرو جانسون، رئیس جمهور، برای پیوستن به گروهی که در تلاش بودند وال عاج دار را پیدا کنند، رسیدم. با خدمتکار و وفادارم کانسیل، که همواره همراهم بود، به کشتی آبراهام لینکلن پیوستم. فرمانده فاراگوت ما را به خوش آمدگویی پذیرانید و سپس کشتی به سمت بندر نیویورک حرکت کرد. قایق‌های پر از مردم پر از نشاط، به مدت یک ساعت پیشمان ما بودند. پرچم ستاره دار آمریکا نیز به عنوان نشان از تشکر، روی کشتی بالا و پایین می‌رفت. ما به سمت شرقی ساحل لانگ آیلند حرکت کردیم و شب هنگام به آب‌های تیره اقیانوس اطلس وارد شدیم.
در فصل  دوم
شکار آغاز می شود و فرمانده فاراگوت اعتماد داشت که قادر است وال عاج دار را پیدا کرده و نابود کند. او نه تنها کشتی تندرو و مسلحی در نیروی دریایی آمریکا داشت، بلکه همچنین از خدمه‌ای مشتاق و وفادار بهره‌مند بود و به‌علاوه، از اسلحه‌های کانادایی نیز استفاده می‌کرد. مهارت و شجاعت او او را به ارزشمندترین مرد روی کشتی تبدیل کرده بود. چشمان تیز او می‌ توانستند اشیاء را در فواصل دور مشاهده کنند و بازوی قوی او همیشه آماده شلیک بود. طی سه هفته‌ ای که بر روی دریا بودیم، من و ند دوستان خوبی شدیم و ساعت‌ها درباره ماجراهای شکار وال صحبت می‌کردیم.