دانلود کتاب بینوایان

داستان این کتاب درباره مرد پر تلاشی به نام ژان است که به جرم دزدی به پنج سال حبس محکوم می شود ، حالی وی قصد دارد از زندان فرار کند. کتاب بینوایان به قلم ویکتور هوگو می باشد.

دانلود کتاب بینوایان

در چند سال گذشته ، هنر و ادبیات تحت تأثیر انقلاب و اضطراب قرار گرفته‌ اند . دو جنگ ویران‌ کننده باعث فروپاشی هزاران کانون خوشبختی شده و دل‌ ها را از خشم ، غصه ، دشمنی و نا امیدی پر کرده است . این شرایط باعث فراموش شدن یا تغییر بسیاری از زیبایی‌ های دنیا شده و افرادی که با نابینایی یا دید کم ، همه چیز را تباه و ناپسند می‌ دانستند . آن‌ ها پوچی و بی‌ هدفی حیات را ترویج کرده و تمام فضایل و حقایق را انکار می‌ کردند . شعر ، نقاشی ، موسیقی ، داستان‌ نویسی و تئاتر نیز در این شرایط سخت دچار مشکلات شده و برخی افراد تلاش می‌ کردند تا چیز های نادرست و آشفته را با نام هنر به مردم فروخته و آن‌ ها را به وسیله تحقیر و انکار به سمت خود جلب کنند . آن‌ها بسیاری از افراد ضعیف و ناتوان را که از ترس این افکار ناتوان شده بودند ، به دستاورد های بی‌ ارزش و بدون معنا رضایت داده و آن را به عنوان شاهکار قلمداد کرده و مورد استقبال قرار داده بودند .
در چند سال اخیر ، یک حرکت گسترده و قدرتمند در زمینه هنر و ادب قابل مشاهده است . انسان‌ های بسیار در سراسر جهان تلاش می‌ کنند تا هنر و ادب را به خدمت انسانیت بگذارند و برای بیدار کردن و درمان دردهای اجتماعی ، سرکوب ظلم و فقر و بیسوادی و کوری ، از آن استفاده کنند . به نظر می‌ رسد که مکتب‌ های ادبی و هنری در حال توسعه و بازگشت از مراحل تاریک و کثیف ، به سوی رمانتیسم هستند . این نوع از رمانتیسم ، که بر احساسات انسانی تأثیر می‌ گذارد و تلاش می‌ کند تا بدیها را شکست دهد و خوبی‌ ها را زنده نگه دارد ، چیزی شبیه به رمانتیسم هوگو است که جلوه‌ ای بسیار قابل توجه در بین انسان‌ ها دارد . این کتاب ، که همیشه در ردیف اول کتاب‌ های خوب قرار دارد ، همچنان بعد صد سال از نخستین چاپش به زبان فرانسه ، برای چاپ دوباره آماده می‌ شود . من خوشحالم که با تجدید چاپ این کتاب ، مخاطبان عزیزم را به تصویر واقعی هوگو معرفی می‌ کنم .
آخرین تصویر قلمی هوگو ، که صد سال پیش بینوایان هوا و در یک روز به زبان فرانسه و هشت زبان دیگر در سراسر جهان منتشر شد ، نزدیک به چهل سال است که من همه کارهای مطبوعاتی و ادبیم را به ترجمه این کتاب اختصاص داده‌ ام ، و بزودی نخستین چاپش به زبان فارسی ارائه شد .
مایه خرسندی و افتخار بزرگ دیگر من این است که « بینوایان » به عنوان یک اثر بزرگ جهانی ، به‌عنوان یک کتاب برگزیده در زبان فارسی مورد توجه قرار گرفته است . به نظر می‌ رسد کتاب دوستان ایرانی ، آن را به‌ عنوان یک اثر ایرانی شناخته‌ اند و نشانه‌ ای از اینکه از نثر فارسی کنونی ، بینوایان به‌عنوان یک الگوی برتر و القابل پیروی شناخته می‌ شود .
قبل از چاپ ششمین نسخه کتاب “بینوایان” ، مجبور شدیم که این کتاب را به عنوان یک جزوه به هزاران نسخه چاپ کرده و منتشر کنیم . یک فرد بی‌ اخلاق ، با دزدیدن یا تحریف ترجمه من ، سعی در انتشار نسخه‌ ای تقلبی از کتاب “بینوایان” داشت و خودش را نامیوس کرد . اکنون که ترجمه من دوباره منتشر می‌ شود ، از خوانندگانی که با نفرت به این تخلف عمل ناکردند و اصلاح‌ طلبانه ابراز همدردی کردند ، صمیمانه قدردانی می‌ کنم .
یادگار هوگو مطمئناً هرگز قدیمی نمی‌ شود و هرگز ارزش و اهمیتش کاهش نمی‌ یابد . این یکی از کتب تمام عیار است که حتی اگر به هزاران طوفان و سیل از مکاتب و سبک‌های مختلف برخورد کند ، همچنان پایدار خواهد بود و از بزرگی بی‌ قید و بند خود فاصله نمی‌ گیرد . طرفداران اصلاحیان ادبی ، دنباله داران نقد و بررسی و عاشقان آثار پرطراوت و عمیق ، ممکن است تلاش کنند تا توجه مردم را از این گونه آثاری که درس اخلاق و انسانیت به مخاطبان خود می‌ دهند ، منحرف کنند . اما کسانی که روح واقعی ادب را درک می‌ کنند و هدف حقیقی نویسنده هنرمند را می‌ فهمند ، همواره این کتاب را در صفوف بهترین آثار قرار می‌ دهند . تفاوت بسیار بزرگی وجود دارد بین آثاری که احساس تهوع یا امید را در دل انسان به وجود می‌ آورند و آثاری مانند یادگار هوگو که در جان می نشینند و قلب را لرزان می‌ کنند .
به هیچ وجه بینوایان هرگز نخواهد مرد و توجه بی‌نظیر ایرانیان روشن و با ذوق به این کتاب ، در بحبوحه هرزگی و بی‌ بند و باری مدعیان نونویی و نوپردازی دلیل بارزی است برای نشان دادن اینکه خرابکاران و فساد طلبان در کار خود موفق نشده‌ اند و مردم ایران ادبیاتی را که مبنای فساد و تشویق هرزگی و مخرب صلاح و تقوا و تأیید بیچارگی و دیوانگی باشد ، دوست نمی‌ دارند . در حقیقت ، من حقیقتاً از جسارتی که مترجمان بی‌ مایه و فاقد صلاحیت را به ترجمه آثار بزرگ می‌ بینم و تأسفم از تضییع این آثار توسط این افراد است و اهانتی است که از این راه به مصنفان عالیقدر جهان وارد می‌ شود .
با کاشکی ناشران و نهادهای رسانه‌ای اینجا هم چون همکاران خارجی ، یک سازمان مستقل برای ارزیابی ترجمه‌ ها ، از ترجمه‌ های نادرست و ناقص جلوگیری کنند . چرا که این اقدام می‌ توانست در جلوگیری از اشتباهات و خلق جدل‌ های بیشتر در ترجمه‌ های برجسته ادبی و هنری جهانی مؤثر باشد .
بخشی از مقدمه
چاپ چهارم
این سال ، با سالگرد ۱۵۰ سالگی هوگو ، این شاعر ، نویسنده و فیلسوف بزرگ اجتماعی بیشتر توجه و احترام بین‌ المللی به دست آورد . در ماه‌ های گذشته ، با شرکت در مراسم‌ های گرانفتا ویژهٔ این مناسبت در فرانسه ، انگلستان ، سوئیس ، بلژیک ، ایتالیا و آلمان ، همانند این بود که هوگو همچنان زنده است و همین امروز ، هفتاد سال پس از درگذشتش ، زنده شده و یکی از بزرگترین و درخشان‌ ترین آثار خود را منتشر کرده است .
یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر فرانسه در مقاله‌ ای که به مناسبت صدوپنجاهمین سال تولد هوگو نوشته بود ، شعری آورده بود که با تغییرات اندک ، مضمون این شعر مشهور را یادآوری می‌کرد . “دیگر روی کسم دیده بر نمی‌آید” ، این نویسنده نوشته بود . ” خلیل من همه بت‌ های آذری را شکست “، و صدها شاعر و نویسنده‌ ای که در قرن نوزدهم بودند یا خود را بزرگ می‌ شمردند ، مردند و آثارشان به فراموشی سپرده شد . ده‌ ها نفر از دشمنان شدید هوگو که از آثار و شعرهای او انتقاد می‌کردند نیز رفته ، و آثارشان در کنج فراموشی گم شده است . اما هوگو هر روز زنده‌تر ، بزرگتر و درخشان‌ تر می‌شود . حالا همانطور که پنجاه سال و صد سال پیش بود ، کسانی که آثار و شعرهایش را می‌ خوانند دیگر رغبت نمی‌ کنند چشم و دل خود را از آن دور نگه دارند و به چیز های دیگر توجه کنند . همه‌ روزنامه‌ ها و مجلات و بیشتر نویسندگان بزرگ درباره هوگو مقالات زیادی نوشتند . یکی از مجلات معروف او را همیشه استاد نامید و خدا نامید .
در مقدمه بینوایان ، ویکتور هوگو ، با کلمات و عبارات کوتاهی به مسائل زندگی انسانی پرداخت که هنوز در سراسر جهان از ظلم ، استعمار ، و نابرابری رنج می‌ برند . او به این مسئله اشاره کرد که هنوز هم بسیاری از افراد در دست خواه و زیر ستم و سرکوب هستند . وی بیان کرد که آثار هوگو باید به‌ویژه در این زمان خوانده شود و تجلیل‌ های مختلفی در سراسر جهان برگزار شده است ، از جمله نمایشگاهی در نیویورک و ترجمه آثار او به زبان چینی در چین . همچنین ، حزب کمونیست نیز از او تجلیل کرده و آثارش را در ردیف اول آثار خواندنی جهان معرفی کرده است .
من در خانه هوگو در پاریس بودم و بین یادگار های دوران زندگی او آرزو کردم که اگر فرصتی دست دهد ، بتوانم دوباره اثر “بینوایان” را بازنگری کرده و از سایر آثار هوگو ترجمه های مختلفی ارائه دهم . پس از بازگشتم به تهران ، با شوق بسیار به بازنگری و تجدید نظر در ترجمه “بینوایان” پرداختم و خوشحالم که اکنون می‌ توانم ترجمه نسبتاً دقیقی از این کتاب بی‌ نظیر را به خوانندگان عزیز ارائه دهم .
اگرچه زوال شور و نشاط جوانی و ظهور دلسردی‌ هایی که نتیجهٔ سی سال فعالیت ادبی من است ، من را به شور و اشتیاق برای شروع دوباره به یک کار دشوار واداشته‌ است ، هنوز هم درخواست‌ های بی‌شماری از کسانی که به دنبال دورهٔ بینوایان هوگو می‌گردند ولی نمی‌یابند ، بر من تحمیل می‌شود تا این کتاب بزرگ را برای چاپ سوم آماده کنم . البته ، کاری که بیست سال پیش شروع شده امروز نیازمند بازنگری و اصلاح است . امیدوارم با این بازنگری ، بتوانم نقایص کتاب را تا حدی برطرف کنم و با اصلاح اشتباهات و خطاهای چاپ اول و دوم موفق شوم . علاوه بر این ، قصد دارم ترجمهٔ متن در این کتاب را بیشتر به اصل نزدیک کنم و در عین حال آن را ساده‌تر و روان‌ تر نیز کنم ، تا برای خوانندگانی که به جزئیات علاقه‌ای ندارند ، نامفهوم نماند .
از زمان چاپ اول و دوم اثر “بینوایان”، در تاریخ ۱۵ دیماه ۱۳۰۹ ، شش سال پیش ، تجربه‌ی شگفت‌ انگیز خرید یک مجموعه کامل از آثار ویکتور هوگو را داشتم . به شوق و شادی ، شب اول تا سپیده دم بی‌ آنکه نیاز به استراحت داشته باشم ، با این گنجینه‌ی گرانقدر ارزشمندش زمان گذراندم . در پی آن هر کتاب دیگری را که داشتم با اشتیاق بیشتری مطالعه کردم و به تأمل در نتایج افکار عمیق و جذاب و همچنین تجسم احساسات و عواطف بی‌ نظیر این نویسنده بلند پرواز پرداختم . در طی دو سال ، بسیاری از شعر های تأثیر گذارش را که از قلب نویسنده سرچشمه گرفته بود ، در دل خواننده تأثیر گذار بود یا بهتر است بگویم ، دل و ذهن خواننده را درگیر خود کردم . زمانی که برای اولین بار به مطالعه‌ ی کتاب “بینوایان” پرداختم ، متوجه شدم که چگونه هوگو توانسته است به بلندای فضای ادبیات و اخلاقیات جامعه گام بردارد و نام بلند والاتر خود را برای همیشه در تاریخ ادبیات و انسانیت به ثبت برساند .
در حالی که من در حال مطالعه «بینوایان» ویکتور هوگو بودم ، افکارم و احساساتم به سوی عالم معنوی و حقیقت درز می‌کردند . تأثیر این شاهکار بزرگ ادبی و اخلاقی بر من به گونه‌ ای قوی و ژرف بود که هیچگاه از خواندن آن راضی نشدم . پس از مدتی کوتاه که در آن هرگز از یاد بینوایان خالی نمی‌ شدم ، دوباره به خواندن آن پرداختم . حس حرص و شور مطالعه این کتاب تا پایان ترجمه آن در من باقی ماند . دو سال و نیم پیش ، تصمیم به ترجمه آن گرفتم و اکنون نتیجه زحماتم را به عنوان یک خدمت ناقابل برای هموطنان عزیزم تقدیم می‌ کنم .
ویکتور هوگو به عنوان یکی از بزرگترین شاعران همه دوران ، به خصوص در نوشتن شعر و قصیده ، شهرت دارد . اما اطلاعات کافی درباره زندگی و آثار این نابغه قرن نوزدهم به زبان فارسی موجود نیست . در نتیجه ، نویسنده با مطالعه کتب و منابع مختلف فرانسوی درباره ویکتور هوگو ، سعی در تفصیل شرح زندگی و آثار او داشته است .
با مطالعه اکثر آثار او ، خلاصه ای مفید تنظیم کرده‌ام که اکنون برای استفاده عمومی در دسترس است . ویکتور هوگو در دورانی از تحول و همه‌ جانبه ، گام بر میدان وجود نهاد . خود در ابتدای کتاب “برگهای خزان”، تاریخ تولد خود را به این صورت ذکر کرده است : ” ده سده دوم ، رم جانشین اسپارت شد و زیر سایهٔ بناپارت ناپلئون ، قنسول اول بود اما بزودی امپراتوری برپا شد . و در چنین زمانی در بزانسون شهر قدیم اسپانیایی ، دو کودک به نام‌های “برتون” و “لورن” مانند حبه‌ های خرد شکل گرفتند …”. ویکتور ماری هوگو در شهر بزانسون ، پایتخت فرانش کنته در شرق فرانسه ، روز ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ متولد شد .
ویکتور هوگو از خاندانی با سابقه‌ ای به نام “لورن” و از عنوان نجابت افتخار می‌ کشد که از سال ۱۵۳۱ به وراثت رسیده است . او ادعا کرده است که از فرزندان این خاندان کهنسال است که در قرن شانزدهم در ردیف نجباه قرار گرفته‌ اند . به علاوه ، ویکتور هوگو خود با اشاره به گذشته و اصالت خاندانش ، در آثار خود به قدمت و نسب خود اشاره داشته است . به عنوان مثال ، در جلد اول کتاب ” بینوایان ” ، به “اسقف دیتولماییس” اشاره کرده است . واقعیت این مطلب تنها در نامه‌ ای که در سال ۱۸۳۹ به بوردونه ، وزیر داخله شارل دهم پادشاء فرانسه نوشته ، مشخص شده است که در آن به امتناع از دریافت مستمری از این پادشاه پرداخته است .
او را هم بزرگ خود نامیده است . در بخشی از کتاب «واترلو» ، اشاره‌ ای به قلعه اوگومون نزدیک میدان جنگ واترلو دارد که در آن آمده‌ است اسم اوگومون در زبان لاتین “هوگومون” است و این ناحیه به افتخار یکی از اجداد او نامگذاری شده است . با این حال ، شواهد ، خلاف ادعای او را ثابت می‌ کنند . به نظر می‌ رسد که هوگو گاهی با هدف تفریح ، گاهی به دلیل خشم و گاهی به دلیل غرور ، برای ابراز بزرگواری خود و تحسین نسبت به نجابت و بزرگی خاندانش تبلیغات کرده است .

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از تلگرام ، روبیکا یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …