این کتاب درباره فردی الجزایری – فرانسوی به نام مورسو می باشد که نسبت به دنیای پیرامونش بی خیال است اما به دلیل قتل شهروندی عرب به اعدام محکوم می شود. کتاب بیگانه نوشته آلبر کامو نویسنده فرانسوی می باشد.
دانلود کتاب بیگانه
- بدون دیدگاه
- 1,159 بازدید
- نویسنده : آلبر کامو
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 175 + 127
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : آلبر کامو
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 175 + 127
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب بیگانه
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب بیگانه
قبل از منتشر شدن کتاب بیگانه
در شب سه شنبه ،30 April هزارو نهصدو چهل میلادی ، camu نسخه نخستین اثر خودش را به نام بیگانه به اتمام می رساند . سپس نامه ای به دست همسرش به نام فرانسین فور که در مکانی به نام اوران زندگی می کند می رساند تا این پیام را به او برساند .
” شب سهشنبه است و به تو می نویسم که کتابم را به پایان رسانده ام ، اما آرامشی پیدا نکرده ام . بدون تردید ، شغل من هنوز به پایان نرسیده است . باید برخی قسمت ها را مجدداً بنویسم ، برخی اد کنم کنم و برخی دیگر را دوباره بنویسم . با این حال ، مهم این است که پایان کار را رسانده ام و آخرین کلمه اش را نوشته ام . دست نوشته را در روبروی خودم گذاشته ام و می افتم در فکر تلاش و اراده ای که بخاطر آن شغل استفاده کردم . نمی توانم بگذارم که نقد و نظر های دیگران و آرزو های دیگر ، من را از ادامهٔ حضور در زمان و مکان داستان کتابم باز دارد . نمی توانم بفهمم و درک کنم که چقدر ارزشمند است . در لحظاتی ، بعضی از جملات و لحن ها واقعیت هایش همچون صاعقه و رعد ، در حال نوشتن ، از ذهنم عبور می کرد و این باعث مغرور شدن من می شد . ”
گاهی اوقات ، من تنها خاکستر را می بینم و احساس می کنم آلودگی این داستان من را فرا گرفته است . این نوشته را در کشو قرار می دهم و به سراغ نوشتن یک مقاله می روم . پانزده روز بعد ، آن را از کشو بیرون می کشم و شروع به بازنویسی کتابم می کنم تا آن را به دیگران بدهم . نمی خواهم وقت زیادی بگذارم . دو سال است که این را با خودم دارم و با تمام وجودم در آن کار کرده ام . دو ماه است که به آن اختصاص می دهم و عجیب است که هر روز و شب ، وقتی از خانه بیرون می روم ، یک نسخه نیمه تمام را رها می کنم و با باقی مانده ادامه می دهم ، بدون هیچ مشکلی . هیچ وقت به این راحتی و پشت سر هم ، چیزی ننوشته ام . هم اکنون خوابم نمی آید و بی خوابی به سراغم آمده است . هنگام بیدار شدن ، تمام آنچه را که قصد نوشتنش را دارم ، به صورت واضح در ذهنم پدیدار می شود ، به نظر می رسد که تمام برنامه هایم و فضا هایی که باید برای آنها کار کنم ، برایم مشخص شده اند .
امشب از خستگی خودم و مردم می پرسم . نکنه که کارهایی که در لندن انجام داده ام باعث این همه خستگی شده باشند . معلوم است که مقصر اصلی این حالت ، رمانی است که من رشد و توسعه ام را خاموش کرده است . مضحک است که حتی خودم مطمئن نیستم آیا باید خوشحال باشم یا نه . هر حال ، این نکته تنها درباره ” بیگانه ” و camu ۱۱ که مرا به فکرفروشانده است . می فكنم اگر من حتی این اجازه را به خود بدهم که درگیر کاری بی ارزش شوم ، می توانم پاریس را بخاطر اینکه این اجازه را به من داده تا به این شکل خودم را درگیر کاری که دلم می خواست زندانی کنم ، ببخشم . حتی اگر ارزش این کار وجود نداشته باشد ، باز هم به خاطر شادی ای که از آن استخراج می کردم ، ارزش داشت . شادی ای که هیچکس نمی توانست جلویش را بگیرد . اگر امشب اینقدر خسته نبودم ، می توانستم شادی ای را تجربه کنم که فعلاً قادر به تجربه آن نیستم . فکر می کنم خواننده هم به همان اندازه من خسته شود و نتواند این تنش مدام را تحمل کند f. مسئله نه در آن استf ، بلکه در این است که من قصد داشتم این تنش را منتقل کنم و می دانم که در نوشته ام این تنش وجود دارد . آیا زیبایی وجود دارد یا نه ؟ گرنیه به من گفت که مونتولان از کتاب ” مراسم های شاد ” و من با گرمای فراوان با او حرف زده است . montalan نمیدونست که gerniy مرا شناخته و از او سوال کرده من چه کاری را دارم انجام می دهم .
این موضوع باعث شد فکر کنم که پس از تکمیل نوشته هایم ، آنها را به سوی montral ارسال کنم و به او توضیح دهم که هدفم چیست . به نظر می رسد فقط او می تواند کمکم کند تا بتوانم همه چیز را منتشر کنم ، به ویژه در این لحظه . در مورد سایر مسائل ، چیزی تغییر نکرده است . ساعات کار من در دفتر روزنامه تغییر کرده است ، اما همانطور که قبلا بود من همچنان فعالیت می کنم . روز تعطیل من سه شنبه است و به همین دلیل می توانم تمام روز کار کنم . از دوستان و خانواده ام کمتر اطلاعات دارم و بیشتر از همیشه خودم را مشغول کار می بینم .
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست