این شاهکار بی نظیر حول محور یک فانتزی عاشقانه با ماجراجویی های بسیار جذاب می چرخد. دو ملکه، یک تاج و یک تخت. چه چیزی ممکن است اشتباه شده باشد؟ این اثر جلد دوم کتاب تاج دوقلوها است. کتاب تاج نفرین شده ( Cursed Crowns ) اثر کاترین دویل و کاترین وبر می باشد.
دانلود کتاب تاج نفرین شده
- 2 دیدگاه
- 303 بازدید
- نویسنده : کاترین دویل , کاترین وبر
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 484 + 416
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : کاترین دویل , کاترین وبر
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 484 + 416
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب تاج نفرین شده
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب تاج نفرین شده
تاج سنگی سبز رنگ رن خیلی سفت بود، لبه ها به شقیقه هایش فشار می آورد و در سرش فرو می رفت. رن که با خواهر دوقلویش در ایوان قصر ایستاده بود، سعی کرد هیچ نشانهای از ناراحتی نشان ندهد. زیر پای آنها سرزمینی بود که با اشتیاق فتح کردند. رن هنوز قادر نبود این موضوع را قبول کند که حداقل نیمی از این زمین متعلق به اوست. او و رز تصمیم می گیرند تاج و تخت را به اشتراک بگذارند.
رن از صبح مشتاقانه منتظر این لحظه بود و برای بدترین شرایط آماده می شد. وقایع چند روز اخیر منجر به مرگ غم انگیز شاهزاده انسل از گور و نامزد رز و به دنبال آن ویلم لار زبان خیانتکار شده است. رن انتظار نداشت که امروز جمعیت زیادی با آنها ملاقات کند یا به گرمی از آنها استقبال کند، اما در آن لحظه جمعیت زیادی در بیرون دروازه های طلایی کاخ آنادان جمع شده بودند. جمعیت مشتاقی از اشلین و مناطق دیگر گرد آمدند تا برای خواهران دوقلو در روز تاجگذاری خود آرزوی موفقیت کنند.
مردم از پشت دروازه به درختان جنگل جمع شدند. هزاران نفر با لبخند به کاخ سفید نگاه کردند و شادی آنها سکوت روز تابستان را شکست. آمدند تا این روز مبارک را جشن بگیرند. روزی که رن و رز ملکه های دوقلوی ایانا می شوند.
ملکه های دوقلو نقش خود را به خوبی ایفا کردند. آنها با بهترین لباس های خود و با تاج های نو بر سر، در ایوان با تشویق و تشویق جمعیت حاضر در ایوان ایستادند.
آنها با هم مانند یک فانوس می درخشیدند. فانوسی که نوید یک عصر جدید را می دهد. روزگاری که جادوگران ایانا و مردم عادی در کنار هم در صلح و شادی و فارغ از هرگونه تردید و بدبینی که سال هاست بر دل و جانشان آزار می دهد، زندگی می کنند. امروز شروع فصل بهتری بود یا شاید اگر لن اینطوری نمی شد بهتر بود.
رز بدون اینکه واقعاً صحبت کند با او زمزمه کرد: “لطفا اخم نکن. مردم فکر می کنند تو اخم می کنی.” رن از گوشه چشم به خواهرش نگاه کرد. لبخند روی صورت رز نزدیک به یک ساعت باقی ماند.
در آن زمان، او حتی دستان خود را پایین نمی آورد، بلکه اغلب آنها را بالای سر خود تکان می داد تا به مردان، زنان و کودکان بفهماند که ملکه به آنها اهمیت می دهد و آنها را دوست دارد. رز هم همینطور. او به دنیا آمد تا یک ملکه شود. برخلاف او، رن هرگز در زندگی خود اینقدر احساس حقارت نکرده بود. در ابتدا او لبخند معمولی زد. وقتی به ایوان رفتند، فریادهای شادی جمعیت مانند موج او را فرا گرفت و او را پر از امواج کرد. اما حالا هیجانش فروکش کرده بود و خسته بود.
لبخندی زد و دست تکان داد. دهان و دستانش از خستگی زخم شده بود. این تعجب آور نبود. این زن در میان جادوگران در صخره های بادگیر ساحل غربی اورتا، به دور از تشریفات دردسرساز کاخ آنادان بزرگ شد. او آنقدر که از یک ملکه آینده انتظار می رود، با رز صبور نبود.
“چقدر دیگه باید اینجا بمونم؟ من هم سردرد دارم.”
رز دست آزاد رن را گرفت و به آرامی فشرد. رن گرمای جادوی شفابخش را در دستانش احساس کرد. بعد از مدتی سردردش برطرف شد.
رز دستش را رها کرد و به آرامی گفت: از این به بعد دیگر نق نزن.
رن به زور لبخندی زد و برای جمعیت دست تکان داد. درد سرم از بین رفته بود، اما سینه ام همچنان سنگین بود. حتی جادوی شفابخش رز هم نتوانست درد قلب او را التیام بخشد. همانطور که بامبا به یاد آورد، غم مانند گل سیاه در قلبش شکوفا شد.
شاه آلاریک بی رحم است و سربازانش روز قبل مادربزرگ قوی و سرسخت او را از گنبد دفاعی در حال سوختن ربوده بودند و قبل از اینکه رن بتواند او را نجات دهد، او را با کشتی جولان بردند. حالا خاطره این اتفاق وحشتناک مثل مار در درون رن می چرخید و لحظه ای به او آرامش نمی داد.
همان طور که بامبا همیشه آرزویش را داشت، رن ملکه شد، اما مادربزرگش که دید بامبا دیگر نمی تواند به او کمک کند، به اینجا نیامد. زیرا شاه آلاریک، فرمانروای جوان و خشن سرزمین های شمالی، علاقه خطرناکی به جادو و جادوگران دارد. ، او را زندانی کرد. زن تصمیم گرفت وانیا را آزاد کند. او به خود و رز قول داد که مادربزرگش را از سرزمین سرد و یخ زده گور نجات دهد.
بعد از لبخند زدن و دست دادن دست به کار می شود.
رز در کنار او ایستاد و به اطراف محوطه قصر نگاه کرد. رن خط دید خود را دنبال کرد و شن لو را دید که روی لبه فواره در ورودی قصر دراز کشیده است.
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست
2 دیدگاه دربارهٔ «دانلود کتاب تاج نفرین شده»
خیلی خیلی کیوت و جذاب بود و نتونستم ازش دل بکنم کل کتاب رو در عرض ۲ روز تموم کردم.
درود
ممنون از نگاه زیباتون