دانلود کتاب جهان در پوست گردو

دانلود کتاب جهان در پوست گردو

دانلود کتاب جهان در پوست گردو

برای کلمه‌ای که انتظار داشتم کتاب محبوب من، تاریخچه مختصر زمان، به چنین موفقیتی دست یابد. این کتاب بیش از چهار سال در فهرست پرفروش‌ترین‌های ساندی تایمز لندن قرار داشت، که طولانی‌تر از هر کتاب دیگری است و برای کتابی در مورد علم که خواندنش آسان نبود، قابل توجه است. پس از آن، مردم مدام می‌پرسیدند که چه زمانی دنباله‌اش را خواهم نوشت. من مقاومت کردم زیرا نمی‌خواستم «پسر تاریخ مختصر» یا «تاریخچه کمی طولانی‌تر زمان» را بنویسم، و به این دلیل که مشغول تحقیق بودم. اما متوجه شده‌ام که جا برای نوع متفاوتی از کتاب وجود دارد که ممکن است درک آن آسان‌تر باشد. تاریخچه مختصر زمان به صورت خطی سازماندهی شده بود، و بیشتر فصل‌ها به دنبال هم می‌آمدند و منطقاً به فصل‌های قبلی وابسته بودند. این برای برخی از خوانندگان جذاب بود، اما برخی دیگر در فصل‌های اولیه گیر می‌کردند و هرگز به مطالب هیجان‌انگیزتر بعدی نمی‌رسیدند. در مقابل، کتاب حاضر بیشتر شبیه یک درخت است: فصل‌ های ۱ و ۲ یک تنه مرکزی را تشکیل می‌دهند که فصل‌های دیگر از آن منشعب می‌شوند. شاخه‌ها نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند و می‌توان آن‌ها را به هر ترتیبی پس از تنه مرکزی بررسی کرد. آن‌ها با حوزه‌هایی که از زمان انتشار کتاب «تاریخچه مختصر زمان» روی آن‌ها کار کرده‌ام یا به آن‌ها فکر کرده‌ام، مطابقت دارند. بنابراین، آن‌ها تصویری از برخی از فعال‌ترین زمینه‌های تحقیقات فعلی ارائه می‌دهند. در هر فصل، من همچنین سعی کرده‌ام از یک ساختار خطی واحد اجتناب کنم. تصاویر و زیرنویس‌های آن‌ها، مانند کتاب «تاریخچه مختصر مصور زمان»، که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، مسیری جایگزین برای متن ارائه می‌دهند؛ و کادرها یا ستون‌های کناری، فرصتی را فراهم می‌کنند تا به موضوعات خاص با جزئیات بیشتری نسبت به متن اصلی بپردازیم. برای دنیای آینده
یونیورس این آنوتس شل
در سال ۱۹۸۸، زمانی که کتاب «تاریخچه مختصر زمان» برای اولین بار منتشر شد، به نظر می‌رسید که نظریه نهایی همه چیز کمی فراتر از افق است.
از آن زمان تاکنون اوضاع چگونه تغییر کرده است؟ آیا به هدف خود نزدیک‌تر شده‌ایم؟ همانطور که در این کتاب توضیح داده خواهد شد، از آن زمان تاکنون راه درازی را پیموده‌ایم. اما این یک سفر مداوم است و پایان آن هنوز در چشم نیست. طبق یک ضرب‌المثل قدیمی، بهتر است امیدوارانه سفر کنیم تا اینکه به مقصد برسیم. تلاش ما برای کشف، خلاقیت ما را در همه زمینه‌ها، نه فقط علم، تقویت می‌کند. اگر به پایان خط برسیم، روح انسان پژمرده می‌شود و می‌میرد. اما فکر نمی‌کنم هرگز از حرکت باز بمانیم: ما در پیچیدگی، اگر نه در عمق، افزایش خواهیم یافت و همیشه مرکز افق رو به گسترش امکانات خواهیم بود. می‌خواهم هیجانم را از اکتشافاتی که در حال انجام است و تصویری از واقعیت که در حال ظهور است، به اشتراک بگذارم. برای احساس فوریت بیشتر، روی حوزه‌هایی که خودم روی آنها کار کرده‌ام تمرکز کرده‌ام. جزئیات کار بسیار فنی است، اما معتقدم ایده‌های کلی را می‌توان بدون بار ریاضی زیاد منتقل کرد. فقط امیدوارم موفق شده باشم.

در این کتاب کمک زیادی دریافت کرده‌ام. به ویژه از توماس هرتوگ و نیل شیرر برای کمک در شکل‌ها، زیرنویس‌ها و کادرها، آن هریس و کیتی فرگوسن که نسخه خطی (یا به طور دقیق‌تر، فایل‌های کامپیوتری، زیرا هر چیزی که می‌نویسم الکترونیکی است) را ویرایش کردند، فیلیپ دان از آزمایشگاه کتاب و طراحی مون رانر که تصاویر را خلق کردند، نام می‌برم.

اما فراتر از آن، می‌خواهم از همه کسانی که امکان داشتن یک زندگی نسبتاً عادی و ادامه تحقیقات علمی را برای من فراهم کرده‌اند، تشکر کنم. بدون آنها این کتاب نمی‌توانست نوشته شود.

استیون هاوکینگ
کمبریج، ۲ مه، ۲۰۰۰ ۱.

آلبرت در سال ۱۸۷۹ در اولم، آلمان، به دنیا آمد، اما سال بعد خانواده‌اش به مونیخ نقل مکان کردند، جایی که پدرش، هرمان، و عمویش، یاکوب، یک کسب و کار کوچک و نه چندان موفق در زمینه برق راه‌اندازی کردند. آلبرت کودک نابغه‌ای نبود، اما ادعاهایی مبنی بر اینکه در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته، اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. در سال ۱۸۹۴ کسب و کار پدرش شکست خورد و خانواده‌اش به میلان نقل مکان کردند. والدینش تصمیم گرفتند که او باید بماند تا مدرسه را تمام کند، اما او از اقتدارگرایی آن خوشش نمی‌آمد و ظرف چند ماه آنجا را ترک کرد تا به خانواده‌اش در ایتالیا بپیوندد. او بعداً تحصیلات خود را در زوریخ به پایان رساند و در سال ۱۹۰۰ از مدرسه معتبر پلی‌تکنیک فدرال، معروف به ETH، فارغ‌التحصیل شد. ماهیت بحث‌برانگیز و بی‌میلی او به اقتدار، او را نزد اساتید ETH عزیز نکرد و هیچ‌کدام از آنها سمت دستیاری را که مسیر عادی برای یک حرفه دانشگاهی بود، به او پیشنهاد نکردند. دو سال بعد، او بالاخره موفق شد یک پست سطح پایین در اداره ثبت اختراعات سوئیس در برن بگیرد. در طول این شغل بود که در سال ۱۹۰۵ سه مقاله نوشت که هم او را به عنوان یکی از دانشمندان برجسته جهان تثبیت کرد و هم دو انقلاب مفهومی را آغاز کرد – انقلاب‌هایی که درک ما از زمان، فضا و خود واقعیت را تغییر داد.

در اواخر قرن نوزدهم، دانشمندان معتقد بودند که به توصیف کاملی از جهان نزدیک شده‌اند. آنها تصور می‌کردند که فضا توسط یک محیط پیوسته به نام “اتر” پر شده است.

پرتوهای نور و سیگنال‌های رادیویی امواجی در این اتر بودند، همانطور که صدا امواج فشاری در هوا است. تنها چیزی که برای یک نظریه کامل لازم بود، اندازه‌گیری‌های دقیق خواص الاستیک اتر بود. در واقع، با پیش‌بینی چنین اندازه‌گیری‌هایی، آزمایشگاه جفرسون در دانشگاه هاروارد کاملاً بدون میخ‌های آهنی ساخته شد تا در اندازه‌گیری‌های ظریف مغناطیسی تداخل ایجاد نکند. با این حال، برنامه‌ریزان فراموش کردند که آجرهای قهوه‌ای مایل به قرمز که آزمایشگاه و بیشتر هاروارد از آنها ساخته شده‌اند، حاوی مقادیر زیادی آهن هستند. این ساختمان هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد، اگرچه هاروارد هنوز مطمئن نیست که کف کتابخانه بدون میخ‌های آهنی چه مقدار وزن را تحمل خواهد کرد.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …