دانلود کتاب دختری که ماه را نوشید
- بدون دیدگاه
- 124 بازدید
- نویسنده : کلی بارن هیل
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : #
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : کلی بارن هیل
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : #
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب دختری که ماه را نوشید
- کتاب اورجینال و کامل
- قبل از دانلود فیلتر شکن خود را خاموش کنید
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب دختری که ماه را نوشید
1.
که در آن داستانی گفته می شود
بله.
یک جادوگر در جنگل وجود دارد. همیشه یک جادوگر وجود داشته است.
آیا برای یک بار هم که شده دست از بی قراری می کشی؟ ستاره های من! من هرگز چنین ندیده ام
یک کودک بی قرار
نه عزیزم من ندیدمش هیچ کس ندارد. نه برای سنین ما داریم
اقداماتی انجام داد تا ما هرگز او را نبینیم.
قدم های وحشتناک
مجبورم نکن بگم به هر حال شما قبلاً می دانید.
اوه نمیدونم عزیزم هیچ کس نمی داند چرا او بچه می خواهد. ما
نمی دانم چرا او اصرار دارد که همیشه باید جوان ترین باشد
ما اینطور نیست که بتوانیم فقط از او بپرسیم. او دیده نشده است ما می سازیم
مطمئن باشید که او دیده نخواهد شد.
البته او وجود دارد. چه سوالی! به جنگل نگاه کن! خیلی خطرناکه!
دود سمی و فرو چاله ها و آبفشان های جوشان و خطرات وحشتناک
از هر طرف به نظر شما تصادفی اینطور است ؟ آشغال ! این بود
جادوگر، و اگر ما به گفته او عمل نکنیم، سرنوشت ما چه خواهد شد ؟
واقعا نیاز داری توضیح بدم؟
ترجیح می دهم نه
اوه، حالا ساکت شو، گریه نکن. این طور نیست که شورای ریش سفیدان باشد
برای شما می آید، اکنون است. شما خیلی پیر هستید. از خانواده ما؟
بله عزیزترین خیلی وقت پیش قبل از این که به دنیا بیای او زیبا بود
پسر
حالا شامتان را تمام کنید و به کارها یتان رسیدگی کنید. همه ما زود بیدار خواهیم شد
فردا روز ایثار منتظر هیچکس نیست و همه ما باید باشیم
برای تشکر از کودکی که ما را برای یک سال دیگر نجات خواهد داد.
برادرت؟ چگونه می توانستم برای او بجنگم؟ اگر من داشتم، جادوگر می داشت
همه ما را کشت و پس کجا خواهیم بود؟ یکی را فدا کن یا همه را قربانی کن.
این راه دنیا است. اگر تلاش می کردیم نمی توانستیم آن را تغییر دهیم.
سوال کافیه خاموش با شما بچه احمق.2.
در آن یک زن بدشانس کاملا دیوانه می شود
بزرگ گرلند آن روز صبح وقت خود را گرفت. روز ایثار
از این گذشته، فقط یک بار در سال می آمد و دوست داشت در طول این دوره به بهترین شکل ظاهر شود
راهپیمایی هوشیار به خانه نفرین شده، و در خلال عقب نشینی غم انگیز. او
سایر بزرگان را تشویق به انجام همین کار کرد. دادن آن مهم بود
نمایش مردمی
سرخابی را با احتیاط روی گونه های آویزانش کشید و چشمانش را خط کشید
به معنی واقعی کلمه رگه های ضخیم سرمه دندان هایش را در آینه چک کرد و مطمئن شد
عاری از آوار یا گوپ بودند. او آن آینه را دوست داشت. این تنها یکی در بود
حفاظت. هیچ چیز به اندازه مالکیت به Gherland لذت نمی برد
چیزی که مختص او بود او دوست داشت خاص باشد.
بزرگ اعظم تا به حال دارایی های بسیاری داشت که در جهان منحصر به فرد بود
حفاظت. یکی از امتیازات این کار بود.
Protectorate – که توسط برخی پادشاهی Cattail نامیده می شود و شهر
غم و اندوه توسط دیگران – بین یک جنگل خائن در یک ساندویچ قرار گرفت
طرف و یک باتلاق عظیم در طرف دیگر. اکثر مردم در حفاظت
امرار معاش خود را از باتلاق می گرفتند. در باتلاقی آینده ای وجود داشت،
مادران به فرزندان خود گفتند. آینده چندانی ندارد، میدانید، اما آن را
از هیچی بهتر بود باتل در بهار پر بود از شاخساره های زیرین و
زیرین در تابستان و پیازهای زیرین در پاییز گل می دهند-علاوه بر a
مجموعه گسترده ای از گیاهان دارویی و مرزی جادویی که می تواند باشد