دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

در لحظه‌ ای از ناامیدی زنی جوان پیمانی شیطانی می‌ بندد که هر کسی که او را ملاقات کند، نفرین شود تا او را به‌ کلی فراموش کند. کتاب زندگی نامرئی ادی لارو ( The Invisible Life of Addie LaRue ) اثر ویکتوریا شواب نویسنده توانمند آمریکایی می باشد.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

شهر نیویورک
10 مارس 2014
من

دختر در رختخواب شخص دیگری بیدار می شود.
او آنجا دراز می کشد، کاملاً بی حرکت، سعی می کند زمان را مانند نفسی در سینه اش نگه دارد.

مثل اینکه او می تواند ساعت را به جلو نگه دارد، پسر را در کنار خود نگه دارید
از بیداری، خاطره شب خود را با نیروی محض زنده نگه دارید خواهد شد.

او البته می داند که نمی تواند. می داند که فراموش می کند آنها
همیشه انجام دهید تقصیر او نیست – هرگز تقصیر آنها نیست.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

پسر هنوز خواب است و او بالا و پایین رفتن آهسته پسر را تماشا می کند
شانه ها، جایی که موهای تیره اش به پشت گردنش حلقه می زند،

جای زخم در امتداد دنده هایش جزئیات به مدت طولانی حفظ شده است.
نام او توبی است.

دیشب به او گفت مال او جس است. او دروغ گفت، اما فقط به این دلیل
نمی توانم نام واقعی او را بگویم – یکی از جزئیات کوچک شرور مانند گزنه

در چمن خارهای پنهان طراحی شده برای نیش زدن. یک شخص چیست، اگر نه
نشانه هایی که از خود به جا می گذارند؟ او یاد گرفته است که بین علف های هرز خار قدم بگذارد،

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

اما برخی از برش ها وجود دارد که نمی توان از آنها اجتناب کرد – یک خاطره، یک عکس، یک
نام در ماه گذشته، او کلر، زوئی، میشل بوده است – اما دو شب

پیش، زمانی که او ال بود، و بعد از آن در حال تعطیل کردن یک کافه آخر شب بودند
توبی در یکی از کنسرت هایش گفت که عاشق دختری به نام جس است

به سادگی هنوز او را ملاقات نکرده بود
خب حالا او جس است.

توبی شروع به هم زدن می کند و درد آشنای قدیمی را در قفسه سینه خود احساس می کند
کشیده می شود، به سمت او می غلتد – اما بیدار نمی شود، هنوز. چهره‌اش از او فاصله دارد،

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

لب‌هایش در خواب از هم باز شده، فرهای سیاه بر چشمانش سایه می‌اندازند.
مژه های تیره در برابر گونه های روشن

یک بار، تاریکی دختر را در حالی که در امتداد رود سن قدم می زدند، اذیت کرد
او که او یک “نوع” دارد، به این معناست که اکثر مردانی که انتخاب کرده است – و

حتی چند نفر از زنان – خیلی شبیه او بودند.
همان موهای تیره، همان چشمان تیزبین، همان ویژگی های حکاکی شده.
اما این عادلانه نبود.

از این گذشته، تاریکی فقط به خاطر او به همان شکلی بود که او داشت. او
به او این شکل را دادم، انتخاب کردم که از او چه چیزی بسازد، چه چیزی ببیند.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

یادت نمیاد، اون موقع بهش گفت، وقتی تو چیزی نبودی
سایه و دود؟

عزیزم، او با لحن نرم و غنی خود گفته بود، من همان شب بودم.
اکنون صبح است، در شهری دیگر، قرنی دیگر، نور درخشان خورشید

پرده ها را می برد و توبی دوباره جابجا می شود و از میان پرده بلند می شود
سطح خواب و دختری که – بود – جس دوباره نفسش را حبس می کند

او سعی می کند نسخه ای از این روز را تصور کند که در آن بیدار می شود و او را می بیند و
به یاد می آورد.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

جایی که لبخند می زند و گونه اش را نوازش می کند و می گوید: صبح بخیر.
اما اینطور نمی شود و او نمی خواهد چیزهای آشنا را ببیند

بیان خالی، نمی خواهد ببیند که پسر سعی می کند شکاف ها را پر کند
جایی که خاطرات او باید باشد، شاهد جمع آوری خاطرات او باشید

خونسردی نسبت به بی اعتنایی تمرین شده دختر آن اجرا را دیده است
اغلب به اندازه کافی، حرکات را از روی قلب می داند، بنابراین در عوض از روی آن می لغزد

تخت و پدها با پای برهنه به اتاق نشیمن.
او انعکاس خود را در آینه سالن می گیرد و متوجه چیزی می شود که همه

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

متوجه می شود: هفت کک مک، مانند یک نوار ستاره در بینی او پراکنده شده اند و
گونه ها صورت فلکی خصوصی خودش.

به جلو خم می شود و با نفس شیشه را مه می کند. نوک انگشتش را می کشد
از طریق ابر در حالی که سعی می کند نام خود را بنویسد. الف-د-

اما او فقط تا آنجا پیش از انحلال حروف می رسد. این نیست
متوسط ​​- مهم نیست که او چگونه سعی می کند نام خود را بگوید، مهم نیست که چگونه تلاش می کند

برای گفتن داستان او و او تلاش کرده است، با مداد، در جوهر، در رنگ، در خون.
آدلین.
ادی.
لارو.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

فایده ای ندارد.
حروف خرد می شوند، یا محو می شوند. صداها در گلویش می میرند.
انگشتانش از شیشه می افتد و او برمی گردد و زنده ها را بررسی می کند

اتاق توبی یک موسیقیدان است و نشانه های هنر او در همه جا دیده می شود.
در سازهایی که به دیوارها تکیه داده اند. در خطوط خط خورده و

نت های پراکنده روی میزها – میله هایی از ملودی های نیمه به یاد ماندنی که با آنها مخلوط شده اند
لیست مواد غذایی و کارهای هفتگی اما اینجا و آنجا، یک دست دیگر –

گل هایی را که او شروع به نگه داشتن روی طاقچه آشپزخانه کرده است، اگرچه به یاد نمی آورد
وقتی عادت شروع شد کتابی که درباره ریلکه خریده بود را به خاطر نمی آورد. را

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

چیزهایی که ماندگار هستند، حتی زمانی که خاطرات ماندگار نیستند.
توبی آهسته بلند می شود، بنابراین آدی برای خودش چای درست می کند – او آن را نمی نوشد، اما

قبلاً آنجاست، در کمدش، یک قوطی سیلان آزاد و یک جعبه ابریشم
کیسه ها یادگاری از سفر آخر شب به خواربار فروشی، یک پسر و یک دختر

دست در دست هم در راهروها پرسه می زنند، زیرا نمی توانند بخوابند. چون
او حاضر نبود شب را به پایان برساند. آماده رها کردن نبود

او لیوان را برمی دارد، عطر را استشمام می کند و خاطرات برای ملاقات با آن موج می زند.
پارکی در لندن. پاسیو در پراگ. اتاق تیم در ادینبورگ.

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

گذشته مانند ورق ابریشمی بر زمان حال کشیده شده است.
صبح سردی در نیویورک است، پنجره ها یخ زده است، بنابراین او

پتویی را از پشت کاناپه بیرون می‌کشد و دورش می‌پیچد
شانه ها یک جعبه گیتار یک انتهای مبل را می گیرد و گربه توبی می گیرد

از طرف دیگر، بنابراین او به جای آن روی نیمکت پیانو می نشیند.
گربه که توبی نیز نام دارد («بنابراین می توانم با خودم بدون اینکه وجود داشته باشد صحبت کنم

عجیب است…» او توضیح داد) در حالی که چایش را می دمد به او نگاه می کند.
او تعجب می کند که آیا گربه به یاد می آورد؟

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

حالا دست هایش گرم تر شده اند و لیوان را روی پیانو می گذارد و
پوشش را از روی کلیدها به سمت بالا می‌کشد، انگشتانش را دراز می‌کند و شروع به بازی می‌کند

به نرمی تا حد امکان در اتاق خواب، او می تواند صدای توبی-انسان را بشنود،
و هر اینچ او، از اسکلت گرفته تا پوست، از ترس سفت می شود.

این سخت ترین قسمت است.
آدی می‌توانست برود – باید می‌رفت – وقتی هنوز بود بیرون می‌رفت

در خواب، زمانی که صبحشان هنوز امتداد شبشان بود، یک لحظه
گرفتار کهربا اما الان خیلی دیر است، پس چشمانش را می بندد و ادامه می دهد

دانلود کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

برای بازی، سرش را پایین نگه می دارد و صدای قدم های او را از زیر می شنود
یادداشت می کند، وقتی او را در آستانه در حس می کند، انگشتانش را در حرکت نگه می دارد. او خواهد کرد

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …