سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک با داستانی الهام بخش از دوستی و ماجراجویی برای خوانندگان در هر سنی ادامه می یابد. این شاهکار بی نظیر جلد دوم کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک است. کتاب سفر ( The Journey ) پاندای بزرگ و اژدهای کوچک اثر جیمز نوربری نویسنده توانمند بریتانیایی می باشد.
دانلود کتاب سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
- بدون دیدگاه
- 204 بازدید
- نویسنده : جیمز نوربری
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 87 + 83
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : جیمز نوربری
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 87 + 83
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
برای کسانی که سفر خود را آغاز کرده اند.
برای ما،
این دنیای جدیدی است که هرگز در آن نرفته ایم و هرگز نمی توانیم به عقب برگردیم.
آغاز یک سفر سرگرم کننده و یک ماجراجویی جدید در معبد روی کوه بود.
معبدی بسیار بزرگ که توسط جنگلی وسیع احاطه شده است
و دریاچه ای عمیق و آرام با چشم اندازی بسیار دلنشین و دلنشین
معبد به معنای واقعی کلمه ویران شده است.
اما قدمت معبد برای دو دوستی که آن را خانه خود کردند چندان نگران کننده نبود.
یک پاندا بسیار بزرگ و یک اژدهای کوچک در داستان ما
چند روزی به مکان های مرتفع و قله های کوه رفتند.
آنها جنگل انبوه و پر پیچ و خم را کاوش کردند.
امیدواریم بتوانید نگاهی اجمالی به موجوداتی که در آنجا زندگی میکنند بیابید.
بچه با حوصله نفس می کشید. یک شب زمستانی، زیر ماه کامل، اژدهای کوچک رو به دوستش کرد و گفت:
این یک مکان عالی است، پاندا بزرگ. درختان، کوه ها، پرندگان و حیوانات واقعا شگفت انگیز هستند.
ما بسیار خوش شانس هستیم اما چرا چیزی کم است؟
چرا احساس حقارت می کنیم؟
پاندا غول پیکر سرش را تکان داد و جرعه ای از چایش نوشید. “این سوال خوبی است.
عزیزم جواب هم ساده و هم پیچیده است. حالا لطفا برو بخواب فردا روز جدیدی است.
خوب، بیایید ببینیم چه کاری می توانیم انجام دهیم. ”
پاندا غول پیکر زود از خواب بیدار شد،
اما دوستش حتی زودتر از خواب بیدار شد تا طلوع خورشید را از بالای کوه تماشا کند.
پاندا بزرگ رفت و روی صخره کنار اژدهای کوچولو نشست.
پاندا بزرگ گفت: “تو ناراحت نیستی، دوست کوچک.
همه چیز خوب است. برای همه اتفاق می افتد.
مهم این است که بفهمیم مشکلی وجود دارد. ”
پاندا غول پیکر گفت: “مشکلات نباید ما را متوقف کنند، زیرا طبیعت مشکلات را به ما می آموزد.
روش دیگری را امتحان کردم.
پاندا غول پیکر گفت: “تو به من گفتی که چه احساسی داری.
به اشتراک گذاشتن مشکلات زندگی،
چه خوب و چه بد، ما را به هم نزدیکتر می کند و به ما اجازه می دهد به یکدیگر کمک کنیم.” تو.”
پاندا غول پیکر پاسخ داد: “تو هر روز به من کمک می کنی. فقط خودت بودن کافی است.”
آنها از پل قدیمی که به باغ موید منتهی می شد گذشتند.
پاندا غول پیکر گفت: “حتی اگر نتیجه را نمی دانید، تغییر کنید.
چه چیزی بهتر از هوش است. مراقبت و احتیاط لازم است.
کار سختی است اگر آن را به حال خود رها کنید، علف های هرز به سرعت رشد می کنند.
و اگر علف های هرز زیاد باشد، گل ها رشد نمی کنند.
او تکان نخورد.
اژدهای کوچولو با تکان دادن سرش پرسید.
“اما چگونه می توانید علف های هرز را بیرون بیاورید؟” ”
پاندا بزرگ گفت: “من به تو کمک خواهم کرد، یادت باشد،
عزیزم. با هم ما می توانیم هر کاری انجام دهیم.”
آنها باغ را ترک کردند و به سمت صخره ای مشرف به رودخانه بزرگ رفتند.
یک پاندا غول پیکر روی صخره ای نشسته بود.
به اژدهای کوچولو گفت: باید دست به کار شویم و قدم های بزرگ برداریم.
گاهی اوقات همه چیز باید تغییر کند و تغییر نیاز به تلاش دارد.
باید مکان را عوض کنیم و مکان بهتری را برای خودمان انتخاب کنیم،
مثلاً آن سوی رودخانه. “در مورد این چطور؟
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست