دانلود کتاب لیدی ال

دانلود کتاب لیدی ال

دانلود کتاب لیدی ال

پنجره باز بود. دسته گل لاله و رز، در پس زمینه آسمان آبی و نور تابستان، مرا به یاد نقاشی ماتیس می‌ انداخت. حتی گلبرگ‌ های زردی که از لبه پنجره پایین می‌ پریدند، انگار با قلم‌ مو های ظریف یک استاد نقاشی شده بودند.

خانم ال. از رنگ زرد متنفر بود و تعجب می‌کرد که چرا چنین گل‌ هایی در گلدان مین هستند. بدون اجازه و تأیید او، هیچ دسته گلی اجازه ورود به خانه را نداشت.

اما اینجا با زنی مسن، بی‌ تفاوت و متواضع رو به رو هستیم که چند سال قبل از جنگ جهانی اول، یک گل فروش ژاپنی را از آکادمی معروف هنر های زیبای ولی استخدام کرد،

دانلود کتاب لیدی ال

مردی بسیار ماهر و محتاط در کارش، که همه چیز را از قبل فکر و برنامه‌ ریزی می‌ کرد و تحت حکومت او گل‌ ها آزادی و اختیار داشتند.

هیچی… بعد ها او مراقبت از گل‌ ها را به عهده گرفت و باغ‌ هایش، چه در انگلستان و چه در ایتالیا، به خاطر زیبایی‌ شان مشهور شدند، شاید حتی بیشتر از صاحبانشان. اما سال‌ های زیادی گذشت.

او به صندلی‌ اش تکیه داد و سرش را روی بالش کوچکی که در طول سی سال سفرش با خود حمل کرده بود، گذاشت.

دانلود کتاب لیدی ال

او از طرح روی بالش خوشش آمد: طرح، حیوانات مختلفی را نشان می‌ داد که در باغ عدن در صلح و هماهنگی زندگی می‌ کردند.

دستش را روی عصای نازکش گذاشت و از پنجره به بیرون نگاه کرد.

گنبد کلاه فرنگی بر فراز درختان شاه بلوط، برکه ها و گلزار ها کشیده شده بود و آسمان انگلیس پس زمینه آن بود.

دانلود کتاب لیدی ال

ابر ها و آسمان آبی بین آن ها شبیه لباس دختر پسر هایش به نظر می رسید.

کاملاً مشروط و به حق. آسمان بریتانیا اغلب فاقد هیجان تلقی می‌ شود. مهم نیست هوا چقدر بارانی یا طوفانی باشد، آسمان تلاش می‌ کند تا غیردراماتیک و آرام باشد،

درست رفتار کند، مانند کودکانی که در جامعه‌ ای با ادب و نزاکت ابتدایی بزرگ شده‌ اند.

دانلود کتاب لیدی ال

تنها امیدش برای آسمان حالا این بود که تا ابد ادامه داشته باشد،

مثل پس‌ زمینه‌ی آبی ملایم پشت گنبد کاخ پرگامون که به سبک شرقی ساخته شده بود

و یادآور تنگه‌ی بسفر و شاخ طلایی بود که او خیلی دوستشان داشت،

دانلود کتاب لیدی ال

و می‌ توانست حدود یک ساعت با لبخند به آن خیره شود.

چقدر دوست داشت دلاکروا دیوار را نقاشی کند. فقط قلم موی خلاق و جذاب او می‌ توانست آن را به این زیبایی نقاشی کند.

با خودش فکر کرد: حیف که هنوز این همه رمانتیک در دنیا وجود دارد.

دانلود کتاب لیدی ال

با دیدن گنبد طلایی و فیروزه‌ ای که بر فراز درختان شاه بلوط قد برافراشته بود، دوباره لبخندی از شادی زد.

ناگهان اشک در چشمانش حلقه زد، اما این فقط سن و سال بود. لیدی ال. هشتاد ساله بود و امروز تولدش بود. امروز او وقت کمی برای همراهان قدیمی‌ اش داشت.

لب‌ های نازک و ظریفش هنوز آثار جوانی را داشت و همیشه به خاطر تیز هوشی‌ اش شناخته شده بود.

دانلود کتاب لیدی ال

اما او دیگر اهمیتی نمی‌ داد، دلیلی نداشت که سعی کند باهوش و فرهیخته باقی بماند،

مردان جوان هنوز از صحبت با او لذت می‌ بردند و با تحسین به او نگاه می‌ کردند – حداقل آن‌ هایی که هنوز زنان را دوست داشتند.

الان وقت پرستش واقعی یک زن نبود.

دانلود کتاب لیدی ال

نور خورشید صورتش را روشن کرده بود و تنها ردی از زمان به شکل پوستی که روی استخوان‌ ها کشیده شده بود، باقی مانده بود.

نور همیشه به آرامی روی صورتش می‌ نواخت. آنها دوستان قدیمی بودند.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …