دانلود کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد

دکتر نورمن برای یافتن اسرار بدن از جمله عشق و کشف اسرار مغز مطالب بسیار ارزشمندی را به شما ارائه می دهد.

کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد ( The Brain that Changes Itself ) اثر نورمن دویج نویسنده کانادایی می باشد.

دانلود کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد

او به اوج می رسد. این باعث تشدید احساس افتادن می شود. حتی یک طرح زیگزاگ در فرش می تواند سیگنال های نادرست زیادی را به سگ شما ارسال کند

که نشان می دهد کج ایستاده است که می تواند باعث سقوط آن شود. شریل همچنین به دلیل نگهبانی مداوم از خستگی روحی رنج می برد. برای ثابت نگه داشتن آن به قدرت ذهنی زیادی نیاز است.

این استفاده از انرژی ذهنی باعث ایجاد نقص در سایر وظایف ذهنی مانند حافظه، محاسبه و استدلال می شود. در حالی که یوری کامپیوتر را برای شریل تنظیم می کرد،

از من پرسیدم که آیا می توانم دستگاه را امتحان کنم. کلاهی گذاشتم، مانند کلاه کارگر ساختمانی، و یک نوار پلاستیکی با الکترود به نام نمایشگر زبان در دهانم گذاشتم.

صفحه نمایش صاف و به ضخامت یک تکه آدامس است.
شتاب سنج یا حسگر بخشی از کلاه ایمنی است که حرکت را در دو صفحه تشخیص می دهد.

همانطور که سرم را به جلو و عقب حرکت می‌دهم، حرکاتم به الگوهایی روی صفحه کامپیوتر تبدیل می‌شوند تا تیم ببیند.

این الگو روی یک آرایه کوچک از 144 الکترود که در یک نوار پلاستیکی در داخل دهان شما تعبیه شده است ظاهر می شود. هنگامی که سر خود را به سمت جلو خم می کنید،

یک شوک الکتریکی از جلوی زبان شما وارد می شود و این احساس را ایجاد می کند که گویی حباب های شامپاین در آن قسمت از زبان شما حباب می کند.

این نشان می دهد که من به جلو خم شده ام. شما حتی می توانید ببینید که سر شما کجاست روی مانیتور کامپیوترتان.

سر خود را به عقب خم کنید و احساس کنید که شامپاین به صورت امواج ملایم می چرخد ​​و به سمت پشت زبان شما حرکت می کند.

این همان چیزی است که وقتی سر خود را به پهلو خم می کنید اتفاق می افتد. سپس چشمانم را می بندم و سعی می کنم از زبان برای یافتن راه خود در فضا استفاده کنم.

من به راحتی فراموش می کنم که اطلاعات حسی من از زبان من می آید و تفسیر من از آن اطلاعات حسی تعیین می کند که کجا هستم. شریل کلاه را از من می گیرد.

برای حفظ تعادل به میز تکیه می دهد. یوری می گوید: “بیا شروع کنیم.” تکیه گاهش را از میز دور می کند اما برای حفظ تماس دو انگشتش را روی آن نگه می دارد.

شریل هیچ حسی از بالا و پایین رفتن ندارد و تنها چیزی که می تواند درک کند حباب های شامپاین است که روی زبانش می جوشد، اما آنها هرگز نمی افتند.

سپس هر دو انگشتش را از روی میز برداشت و آنها دیگر نمی لرزیدند. او شروع به گریه می کند. جریان های اشک از زخم های عاطفی جاری می شود.

حالا که با کلاه سرش احساس امنیت می کند، می تواند چشمانش را باز کند. وقتی برای اولین بار آنها را پوشید، هیچ احساسی از افتادن آنها نداشت،

که اولین بار در پنج سال گذشته بود که چنین حسی را احساس نمی کرد. هدف او امروز این است که 20 دقیقه بدون کمک با کلاه بایستد.

حتی برای یک فرد سالم، ایستادن به مدت 20 دقیقه به همان میزان تمرین و تمرین نیاز دارد که یک نگهبان کاخ باکینگهام. حالا به نظر می رسد شریل آرامش پیدا کرده است.

او خودش نقش مهمی در این تغییرات نداشت. اسپاسم متوقف شد و موجود مرموز درون او که او را تکان می داد و هل می داد ناپدید شد.

در حال حاضر، مغز او در حال دریافت و رمزگشایی پیام ها از سیستم دهلیزی خود است. برای او این لحظه آرامش نوعی معجزه است. این معجزه نوروپلاستیسیته است.

این به این دلیل است که احساس سوزن سوزن شدن در دهان شما اکنون به طور طبیعی به بخشی از مغز به نام قشر حسی منتقل می شود.

قشر حسی لایه نازکی از مغز است که لمس را پردازش می کند. از طریق مسیرهای جدید در مغز به بخشی از مغز می رود که سیگنال های تعادلی در آن پردازش می شوند.

ریتا می گوید: «ما در حال توسعه این دستگاه هستیم که به اندازه کافی کوچک باشد که بتواند در داخل دهان شما قرار بگیرد، مانند یک بریس ارتودنسی.

دستیابی به این هدف به شریل و هر کسی که مشکلاتی مشابه او دارد کمک می کند تا زندگی عادی داشته باشند.

مردم می توانند در حین استفاده از دستگاه صحبت کنند و غذا بخورند و هیچ کس متوجه وجود آن در دهان خود نخواهد شد. “او ادامه می دهد.

“اما این دستگاه فقط برای افرادی نیست که از عوارض جنتامایسین رنج می برند. دیروز در نیویورک تایمز مقاله ای در مورد زمین خوردن با افزایش سن افراد منتشر شد.

بیشتر افراد مسن از افتادن می ترسند. در واقع یک سوم افراد مسن تر مستعد زمین خوردن هستند و ترس از افتادن آنها را در خانه محبوس نگه می دارد

به همین دلیل آنها به ندرت از دست ها یا پاهای خود استفاده می کنند و این بی حرکتی اما بخشی از مشکل آنها این است که با بالا رفتن سن، حس تعادل آنها ضعیف می شود.

حواس دیگر آنها مانند بینایی، شنوایی و چشایی فکر می کنم این دستگاه برای آنها نیز مفید باشد.» یوری در حالی که دستگاه را خاموش کرد، گفت: «الان وقتشه.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …