دانلود کتاب وانیل و شکلات

دانلود کتاب وانیل و شکلات

دانلود کتاب وانیل و شکلات

آندریای عزیز، بدبختی زندگی من، من بارها تهدید کردم که می روم و هرگز انجام ندادم. اکنون،
من می روم. شما می دانید که چقدر در تصمیم گیری هایم کند اما سرسخت هستم.
در هجده سال ازدواج من خودخواهی شما، توانایی شما در دروغ گفتن و شما را اندازه گرفته ام
ترس ها، کودکانه بودن شما
نمی‌خواهم بدانم بدون من چطور می‌خواهی به سر بری، چون حتی به تنهایی قادر به انجام آن نیستی.
یک قوطی آبجو باز کن
اگر می خواهید زنده بمانید، یاد می گیرید که از خود، سه فرزند ما، باغ وحش مراقبت کنید
خانه دستور دادن به خدمتکار کار آسانی نخواهد بود، که شما با مهربانی او را به عنوان “The
کرتین»، و نه برای درک خواهر آلفونسینا، که ما را به مجازات ابدی تهدید می کند اگر
ما لوکا کوچولو را با مادرش غسل تعمید ندادیم که یک روز در میان از خانه ناپدید می شود و
پس باید با روانشناس لوسیا، شهر را بگردید تا آن را پیدا کنید
دامله، همه جا گوشواره دارد و در پانزده سالگی هنوز رختخواب را خیس می کند، با او
قبوض قابل پرداخت در اداره پست و آنهایی که باید در بانک پرداخت شود، با توجیهات
IRS و با لیست خرید روزانه. شما باید بین مدرسه و
مهد کودک، بین کلاس جودو برای دانیله، استخر شنای شهرداری برای لوکا و مدرسه
برای لوسیا رقصید برای رفع نشتی توالت باید یک لوله کش بگیرید.
خنثی کردن لژیون مورچه های غول پیکری که از سوراخی در بالکن بیرون می آیند و هستند
نسوز در برابر هر سمومی
شما مجبور خواهید بود با همه اینها و بیشتر روبرو شوید، زیرا من بیهوده در آنجا بایستم و سعی نمی کنم آنها را بپوشانم.
شکاف های یک کشتی که قرار است غرق شود.
من تعجب می کنم که چگونه می توانید زمان و اراده خود را برای تمرین خود پیدا کنید
ورزش های مورد علاقه: دروغ ها، خیانت ها، عدم علاقه به فرزندانمان.
جدا از یک پرانتز کوتاه و فوق العاده که خیلی وقت پیش اتفاق افتاد، سال ها رفتم
برده فداکار یک رئیس مغرور
می دانم که در این بازی شیطانی همدست تو بودم و می دانم که توهین ها و بی عدالتی ها را تحمل کردم زیرا
ترس از تنهایی
در نهایت بی احترامی او از ترس من از تنهایی قوی تر بود.
وضعیت من با میلیون ها زن دیگر یکسان است. همه ما قربانیان آگاه هستیم و
ما به امید فردای بهتر زندگی می کنیم، به یک حرکت جادویی که می تواند آن را تغییر دهد
وضعیت
چند بار، خسته از قورت دادن قورباغه ها، سعی کردم تو را از خودخواهیت منصرف کنم. همش بی فایده بود
فهمیدم که کلمات فایده ای ندارند، مثل آب جاری می شوند. آنچه مهم است این است
حقایق به همین دلیل تصمیم گرفتم اقدام کنم.
بعد از هجده سال ازدواج، دیگر مرا مجذوب نمی کنی. چگونه می توانم آن مرد را تصور کنم
آیا کسی که عاشقش شدم فقط بچه ای بود که از بزرگ شدن امتناع کرد؟
وقتی با هم ازدواج کردیم، خیلی جوان و ناامن بودم که نمی‌توانستم این را بفهمم.

تقصیر من، نیاز من به تایید شدن توسط همه، به خصوص توسط خودم.
مادر او برای من یک شوهر سنتی می خواست. من دستور او را انجام دادم.
و من به عنوان یک همدم مرد ظالمی را یافتم که زن را می گذارد و از آن خلع می کند، در حالی که
بچه های ما پیچیده ترین اتفاقی هستند که ممکن است برای من بیفتد. هیچ کس مطابقت ندارد
با شکست های خودشان و شکی نیست که لوسیا، دانیله و لوکا گواه این موضوع هستند
شکست من اما دیگر احساس گناه ندارم. از امروز خواهید داشت
تا تو را با آنها درک کنم
من آنها را عاشقانه دوست دارم، همانطور که شما را دوست داشتم. آنها را در درد رها می کنم و با یک از تو دور می شوم
احساس رهایی
من دیگر نمی توانم دوگانگی شما، خودشیفتگی شما، نقش دروغین شما به عنوان یک همدم پدری را تحمل کنم،
سخاوتمند، فهمیده، کسی که هدایایی را برای فرزندانش می خرد که من آنها را رد می کنم، کسی که به آنها گوش می دهد
دروغ های کوچک و بزرگ تو با خیرخواهی که به تو تعلق ندارد. تو پدر هستی
خب من مامان بدی هستم شما اجازه می دهید، من نهی می کنم.
هر بار که جرات می کنم تو را به دیوار هل دهم، عصبانی می شوی و هر چه دستت را می گذاری می شکنی.
خشم تنها پاسخی است که وقتی من شما را به مسئولیت‌هایتان فرا می‌خوانم، می‌دانید چگونه باید به آن پاسخ دهید. بعد از
می روی و در ورودی را می کوبی. زمانی بود که می ترسیدم برنگردی.
من قربانی بودم که می ترسید توسط جلاد خودش رها شود. با تقوا مخفی کردم
بچه داری شما برای فرزندان ماست، اما آنها متوجه شدند و گیج و گم شده اند.

بدبختی زندگی من، نمی توانی کینه ای را که جمع کرده ام و دردی که باعث رها شدن من می شود را تصور کنی
فرزندان من وای بر شما اگر از آنها مراقبت نکنید. من به Cesenatico، به خانه دوستم می روم.
مادربزرگ، چون باید تنها باشم.
به فرزندانمان بگوییم که هر لحظه می توانند با من تماس بگیرند، چه از طریق تلفن همراه و چه
خانه تا آنجا که به شما مربوط می شود، باید بازی من را اصلاح کنید و وانمود کنید که من این کار را کردم
برخی
تعطیلات برای استراحت به آمدن من فکر نکن. اگر این کار را می کردی، اکنون به تو می گویم که فقط برمی گشتم
تا بچه ها را بگیرم و برای همیشه ترکت کنم. پس اگر خانواده ما را می خواهید، صحبت نکنید
حتی ظاهر نشو
اکنون با مسئولیت های خود و برای اولین بار با فرزندان خود خلوت کرده اید.
امیدوارم بتوانید به یکدیگر کمک کنید.
پنه لوپه
بحث و تبادل نظر صورت گرفت …
بین آندره آ و پنلوپه به خاطر استفانیا، روزنامه نگار، دعوای خشمگینی در گرفت
شخص بامزه ای که مسئول نمایش های وقایع نگاری بود. دلیل دعوا آنقدرها برخاسته نبود
حسادت و بله، خشم پنه لوپه از توانایی افسار گسیخته شوهرش در دروغ گفتن،

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …