دانلود کتاب پنج هفته در بالن

در تاریخ چهاردهم ژانویه سال هزارو هشتصدو شصت و دو ، جمعی از اعضای انجمن سلطنتی جغرافیایی لنسن در واترلو پلیس دور هم جمع شده بودند . در این جلسه، رئیس جلسه، سپر فرانسیس، در حال سخنرانی بود و صحبت های مهمی را در میان شلو غی های متعدد همکاران ارائه می‌داد. او بیان کرد که انگلستان همواره برای کاوش‌های جغرافیایی و کشف‌های سرزمین‌های ناشناس پیشرو بوده است. حضار به ویژه دکتر ساموئل را به این کار تشویق کردند، زیرا او بیشتر از دیگران به این عمل اقدام کرده بود. آن‌ها باور داشتند که اگر او موفق شود، جایگاه وی در میان بزرگترین کاوشگران تاریخ قرار خواهد گرفت، حتی اگر در این اقدام شکست بخورد.
افراد با لحن بلند هو را بلند می‌کردند و یکی از گروه سرشناس جمع‌ها، به سخن می‌پرداخت: “آفرین بر ساموئل فرگوسن، شکست‌ناپذیر. بعد از آن فریادها و صيحه‌ها بلند می‌شد و نام فرگوس از دهان به دهان می‌گذشت؛ بیان می‌شد که وی تنها فردی است که از خلیج‌ها و دهانه‌های خطرناک عبور کرده است. آنها مردانی پیر و زخم‌بسته بودند ، با چهره‌ های پرچالش؛ افرادی که توانسته بودند از پنج قطعهٔ جهان عبور کنند، از خلیج‌ها و دهانه‌های بسیار خطرناک گذر کنند. آنها همچنین از لحاظ بدنی قوی بودند و از نظر روحی فوق‌العاده؛ در سفرهای طولانی‌شان، از فرو رفتن کشتی‌ها در طوفان‌های شدید، از مواجهه با حوادث خطرناک، حملات همچون افسانه‌ای هندیان و آفریقایی‌های تیرانداز و از کمینگیری و مبارزات وحشتناک با حیوانات وحشی، و همچنین از دام‌های فریبنده و تله‌های نابودگر که برای کشتن گروهی از آن‌ها ترتیب داده می‌شد، جان سالم به در بردند .”
از چاله های پر از مار حقیقی در جاهای پولینزی ، جان‌های بی‌ گمان بدر بردند و با هیچ ترسی رو به‌ رو نشدند . پس از پایان سخنرانی آقای سیر فرانسیس، تشویق‌ ها به گوشی‌های حاضرین آینده و همه جا فرود آمد تا جایی که صدای رئیس جلسه گم شد . امّا انگلیسی‌زبانان مردم عجیبی هستند ، آن‌ها تنها با تشویق کردن و تعریف نکردن راضی نمی‌ شوند. بعد از این همه هم صدا ، سکه‌ های زرد به عنوان ابراز احترام جلوی سخنران بیفروختند.
در همان جلسه تصمیم گرفته شد که به منظور جبران آسیب های مالی این چند نفر، یک مبلغ پرداخت شود . با افتخار اعلام شد که مبلغ زیادی با کمک همه‌ ی شرکت‌ کنندگان جمع‌آوری شده و یکی از حاضرین پیشنهاد کرد تا آقای دکتر فرگوس به مردم معرفی شود . یکی از اعضای جلسه با نام سیر فرانسیس، خواستار ورود ایشان به محضر مردم شد و اظهار داشت : ” آقای دکتر فرگوس در اختیار شماست . ” شهروندان با فریاد و هتف از ورود ایشان خوشحالیمان را نشان دادند، زیرا همه‌ی آنها آرزو داشتند که با چشم‌ انداز خود این مرد بزرگوار را ببینند. یکی از اعضای جلسه نیز با لبخند گفت: ” اگر دکتر فرگوس حاضر نبود ، چه کار باید می‌ کردیم ؟ ” و دیگری با شوخی اظهار کرد که در چنین مواقعی باید یک دکتر فرگوس جدید را اختراع کنیم .
در همان لحظه ، دکتر وارد سالن شد ، در حالی که احساس کمی از ناراحتی به خودش دست می‌ دهد . این مرد دارای چهل سال است و قد متوسط ​​دارد. چهره‌ ای محکم و لکه‌ های قرمز در صورتش دارد ، اما با این وجود با خطوط منظم ، بینی بلند و چشمان درخشان ، او به نظر یک مرد فوق‌ العاده می‌ آید . چشمانش جذاب و دلفریبی دارند و بازوها و پا های گوشتی اش نشان از قدرت و جسارت دارند . در حرکت و قدم زدنش نیز ، قدرت و جسارت خاص خود را نشان می‌دهد. در چهره‌ اش ، یک نوع خشونت آرام و بی‌  صدا به چشم می‌ خورد.