دانلود کتاب چیزهای تیز

این کتاب زندگی روزنامه نگاری را روایت می کند که به دلیل یک سری اتفاقات مهم مجبور است به زادگاهش برگردد. کتاب چیزهای تیز اثر گیلین فلین می باشد.

دانلود کتاب چیزهای تیز

ژاکتم را تازه خریده بودم و رنگش قرمز بود
خیلی رنگ جیغی داشت. دما زیر 40 درجه است
چهار روز تکان دادن بدون کت یا پیراهن با کاهش دمای فارنهایت.
از حراجی خانه کت خریدم تا دوباره لباس زمستانی بخرم.
من بسته بندی را نمی فهمم بهار در شیکاگو
در کلبه ی کرفس نشسته بودم و به کامپیوترم نگاه می کردم. گزارش روز
کمجان اشتباهات کمی داشت. چهار کودک در محله ساوت ساید زندگی می کنند که بین 2 تا 6 سال سن دارند.
آنها را در یک اتاق دربسته با چند ساندویچ ماهی تن و یک بطری شیر حبس کردند.
آنها را به مدت سه روز روی زمین فرش شده روی غذا و مدفوع رها کردند، درست مثل مرغ و خروس.
مادرشان برای خوردن غذا به کپلوت و پاک چاچیز رفت تا یک پاکت سیگار بخرد.
او فراموش کرد گاهی اوقات چنین اتفاقاتی رخ می دهد. نه نخ سیگار می سوزانند
آنها مرتکب یک اشتباه غیرقابل برگشت هستند. مادر بعد از آن
نه، خسته کننده است. فقط
من او را دیدم که دستگیر شد: مای دیویس، 22 ساله، بلوند و چاق.
سرخی روی گونه هایش بود. مثل داشتن دو دایره کامل به اندازه یک فنجان است.
می‌توانستم تصور کنم که روی کاناپه نشسته است، لب‌هایش را
به این فلز فشار می آورد و دود غلیظی از خود ساطع می کند. بعد از آن همه چیز به سرعت می گذرد.
او فرزندانش را رها کرد و برای سال آخر دبیرستان بازگشت.
وقتی پسرها هنوز از او دور بودند و او هنوز زیباترین بود: 13 ساله
لب های براق که هر بار که آنها را می بوسید بوی دارچین می دهند.
اصیل
معده بوی چند نخ سیگار و قهوه کهنه می دهد. ویراستار من دوباره فرانک کری.
ترک هایی وجود دارد. دندان هایش کثیف است
و بی حوصله، پوشیدن کفش های جیر Hushpuppy
بزاق قهوه ای تنباکو.
«این گزارش کجاست، بچه؟» روی میز من یک پل نقره‌ای بود که انتهای تیزش رو به بالا بود.
به آرامی آن را زیر ناخن های زردش فشار داد.
من فقط یک دستنوشته 3 اینچی نوشتم. باید 10 اینچ بود.
“عالی! پدر زن را هم دفن کردند، گزارش فرستادند و به دفتر من آمدند.”
“الان می روم.”
“این قبر پدر زن است! لطفا آن را برای من بفرستید و به دفتر من بیایید.”
فقط 10 دقیقه دیگر خودت باش.
او از انبار من بیرون آمد. کراواتش نزدیک فاقش آویزان است.
“اول”!
“بله، کلی؟”
قبر پدر زن نیز در آنجا دفن شده است».
فرانک کری فکر می کند من با او می روم. شاید به این دلیل است که من یک زن هستم. شاید،
داره میاد
دفتر کلی در طبقه سوم است. مطمئنم او همیشه از پنجره بیرون را نگاه می کند
به تنه درخت نگاه کرد و باورش نمی شد. ویراستاران موفق هرگز پارس نمی کنند
آنها به برگ ها نگاه نمی کنند، آنها به برگ ها نگاه می کنند. فقط در صورت امکان از طبقات 12 و 13
به درختان نگاه کنید اما دیلی پست، چهارمین روزنامه بزرگ شهر، در حومه شیکاگو واقع شده است.
تا شهر تبعیدی ها هنوز راه درازی در پیش است. سه داستان خیلی زیاد است.
برای فروشندگان فرش غیرعادی است که در خیابان باشند.
در یک مبارزه دائمی
مغازه لامپ ویران شد. محل کار ما متعلق به شرکت های زیر است:
او این کار را سه سال متوالی از سال 1961 تا 1964 انجام داد و در عرض یک ماه آن را به نام دخترش نامگذاری کرد.
قبل از اتمام ساخت و ساز در یک حادثه رانندگی به شدت مجروح شد. سفارش دهید
او به آنها گفت که در اورلا اسپرینگز توقف کنند و با تابلوی جدید شهر عکس بگیرند.
خرید سوغاتی سپس دست همسر و فرزندش را گرفت و از شهر خارج شد. زن جوان
او اکنون در 50 سالگی است و به جز دردهای گهگاهی در بازویش، حالش خوب است.
مثل افرادی که آنجا در فلوریدا زندگی می کنند و هر چند سال یک بار برمی گردند
محبوب بیا با تابلو عکس بگیریم.
گزارش نهایی را نوشتم. کری از او متنفر بود. از هم اکنون
مقالات مربوط به قطعات زندگی مورد پسند قرار نگرفت. زمان خواندن نوشیدنی است
او یک شامبورگ قدیمی را شکست و دفتر را بوی تمشک داد. کلی
ساکت و اغلب مست. این به دلیل دیدگاه نیست، اما
او محیط خوبی روی زمین دارد. این به خاطر بدشانسی است.
به دفترم رفتم و در دفتر را بستم. دفتری که نمی توانستید آن را فقط با یک دفتر کار تصور کنید
سردبیران غذا نمی خورند. من می خواستم از پانل ها و تخته های بلوط بزرگ استفاده کنم.
روی در یک اسم نوشته شده که روی آن نوشته شده «رئیس» تا خبرنگاران جدید با او تماس بگیرند.
مبارزه آنها را برای حقوق متمم اول خود تماشا کنید. دفتر
این ساختمان غیرعادی است. می توانیم در مورد روزنامه نگاری صحبت کنیم
کری هم مثل بقیه است.
یا این کار را بکنید یا به اتهامات واهی گوش دهید. این با تخیل یک نفر یکی نیست.
کری با نوک قلمش به چانه سفید شده اش می زند.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ما یک موتور جستجوی کتاب هستیم
اگر کتاب شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

کتاب در حال بارگذاری لطفا صبر کنید …