کتاب کلیله و دمنه به نویسندگی ابوالمعالی نصرالله منشی داستان های متنوعی از زبان حیوانات را بیان می کند.
دانلود کتاب کلیله و دمنه
- بدون دیدگاه
- 527 بازدید
- نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی
- دسته : داستان , آموزشی , تاریخی
- زبان : فارسی, عربی
- صفحات : 473 + 204
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و نسخه اصلی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی
- دسته : داستان , آموزشی , تاریخی
- زبان : فارسی, عربی
- صفحات : 473 + 204
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و نسخه اصلی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب کلیله و دمنه
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب کلیله و دمنه
با نام خدا ، رحمت و مهربانی های او
یک زمان بود . کسی از انسان برتر و بر افزایش نیکوتر از راه دانش تاجیز نداشت
مردمان به خرد در هر زمان راه دانش را به هر زبانی پیچیدند
و طرفداری نمودند تا حتی سنگی در سنگ اندازند
دانش در دل چراغی است که از هر بدی بر تن تو روشنایی زنده است . کتاب “کلیله و دمنه” یکی از آن مجموعه های دانش و حکمت است که مردم خردمند قدیمی آوارده اند و به هر زبانی نوشته و به فرزندان خود ارث داده و در دوره ها و دوران های مختلف محترم بخوانده و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان آموخته اند .
اصل کتاب ” پنچه تنتره ” به زبان هندی نوشته شده است . این کتاب در پنج بخش تدوین شده است . چهار بیت از کلیله و دمنه رودکی به تحفة الملوک علی بن ابی حفص ابن فقیه محمود الاصفهانی منتقل شده است . رودکی مضمون آن را از کتاب الآداب الکبیر ابن المقفع برگرفته است . این پنج بخش ، یا همان پنج کتاب در کلیله و دمنه شامل بخش های “شیر و گاو”، “دوستی کبوتر و زاغ”، “مرغبوز و آهو”، “بوف و زاغ”، و “بوزینه و باخه” است . کتاب “کلیله و دمنه” نوشته نصرالله منشی برزویه ، طبیب مروزی در دوران پادشاه ساسانی انوشروان خسرو ، به زبان پارسی ترجمه شده و برخی ابواب و حکایات از منابع هندی دیگر اضافه شده است . در دوران فرهنگ اسلامی ، ابن المقفع کتاب را از زبان پارسی به عربی ترجمه کرده و نام آن را به “کلیله و دمنه” تغییر داد ؛ به زبان پارسی برزویه نوشته شده و توسط تازی ، پسر مقفع ، ترجمه و با بهره گیری از زبانها ، مجدداً ترجمه شده است .
در دوران حکومت سامانیان ، اولین شاعر بزرگ فارسی ، ابو عبدالله
رودکی ، کتاب ابن المقفع را به شعر فارسی مدرن ترجمه کرد ؛ سپس دیگران نیز آن را به فارسی ترجمه و به شعر فارسی تبدیل کردند . یکی از معروف ترین آنها ، غزنوی ، که با نام کاملش ، نظام الملک معین الدین نصر الله بن محمد بن عبد الحمید بن احمد بن عبد الصمد شناخته میشود . او که منشی دیوان بود ، جدش عبد الصمد اهل شیراز بود و خودش در غزنین به دنیا آمده و مشهور شده بود . او کلیله و دمنه ( کتابی مشهور در ادبیات فارسی ) را نیز دوباره به نثر فارسی ترجمه کرد که اکنون در دسترس خوانندگان است . ترجمه غزنوی با سایر ترجمه ها تفاوت دارد ؛ زیرا منشی نصرالله در پایبندی به متن اصلی محدود نبوده بلکه ترجمه و نگارش آزادی ایجاد کرده و آن را بهانه ای برای خلق کتابی در فارسی کرده است که هنر و قدرت ذاتی او در نوشتن را نشان دهد . او با واقعیت ، زبان فارسی را به اوج ارتقا داده و استعداد خود در بیان مطالب و حد توانایی نوشتاری خود را در این کتاب نشان داده است .
غزنویان ، نسل و زبان ترک بودند ؛ بنابراین نمی توان مطمئن بود که آیا بهرام شاه هم مانند اجدادش به ترکی تکلم می کرد یا زبان فارسی را یاد گرفته بود . اگر به فارسی تکلم می کرد ، آیا این موضوع در تحقیقات مستشرقین با دقت بررسی شده و نتایج این مطالعات در مقدمه ای که قرار است در چاپ بزرگ این کتاب منتشر شود ، بیان خواهد شد . همچنین ، هر چه دربارهٔ برزویه ، بزرجمهر ، و سایر موضوعات مرتبط با ابن المقفع وجود دارد ، در این مقاله به تفصیل بحث خواهد شد .
این خبر برگرفته از کتاب “نصر الله منشی” است و می گوید که تعدادی ترجمه به بحر رمل یا متقارب از طیان و ابوشکور و غیره وجود دارد که ارتباطی با حکایات ” کلیله و دمنه ” دارند . نویسنده نقل قول های مرتبط را در مقدمه ای مفصل بیان خواهد کرد . همچنین ، مطابق با مقدمة مصحح ، اشاره شده است که انشای نصر الله منشی از دقایق و لطایف و ریزه کاری های زبان به گونه ای استفاده می کند که تفاوتی بین او و سایر نویسندگان همان دوران وجود دارد . هرچند که ادباى عالی آن دوران ، نتوانستند تمامی مزایای تحریر و هنر او را درک کنند ، ولی واقعیت توانمندی و الگوی نگارنده را بیان می کنند .
نویسنده یا شاعر در دوره حکومت سلطان محمود ، سلطان مسعود و سایر حکمرانان غزنوی ، سلجوقی و سایران ، با وجود اینکه مخدوم او در برابر ظرافت ها و نکته های مهم و بیان معانی و آیات براعت و فصاحت و بلاغت به نحوی که باید ، زبان فارسی را به خوبی به خدمت می گرفت و تناسب و تطابق مناسب ، مثل ها و بیت ها را در شعرش حفظ می کرد . او به همراه سایر شاعران ، شعر خود را برای یکدیگر سرودند و کتاب هایشان را برای انسان های فارسی زبان که دارای دانش و فهم بودند و به معنا دان بودند ، می نوشتند . دقت او در درستی عبارات ، رعایت قواعد زبان ، پایبندی به اصول فصاحت و بلاغت ، روان بودن و صحیح بیان نکات ، مناسب بودن کلمات و اصطلاحات ، تناسب آموزه ها و بیت ها ، پایداری و استحکام مفاهیم ، همه به منظور خدمت به یکدیگر بود . آنان توجه نداشتند که آیا حکمرانان و رهبران ترک به درست یا نادرست بودن ، بلند یا پست بودن ، قوی یا ضعیف بودن در شعر یا نثرشان پی ببرند . علاوه بر این ، افراد بزرگ دیگری نیز با تعصب به زبان فارسی و قدرت اصطلاحات و بیان مطلب ، صادقانه باور داشتند . نویسنده و شاعر نیز این باور را احترام می گذاشت و از نگاه خود نسبت به آن ها احترام قائل بود . شعرا ، ادبا و دانشمندان در خانه های بزرگ یکدیگر جمع شده و در آنجا به مذاقات علمی ، ادبی و هنری پرداخته و از هم به دست آورده های یکدیگر بهره می بردند .
یکی از جلسات و جشنهای خانهٔ خواجه نصرالله منشی بود که در زمان نگارش این کتاب هنوز زنده بوده و در پشتوالی قدرت قرار داشته است . فضلا و علما به آنجا می آمدند و او با استقبال و مراقبتی ناشی از خواجهٔ خود ، از ایشان پذیرایی میکرد ؛ اما اطلاعات دقیقی در مورد اینکه خواجه اش و یا وزیر مرتبط با خانهٔ او و سکنی در آنجا داشته ، معلوم نشده است . اگر چه ممکن است منظور از آن ، برادر بزرگتر او یا وزیری که به نصرالله منشی وابسته بوده و در خانهٔ او ساکن بوده باشد ، به هر حال او شخصی بوده که به نصرالله منشی اجازه داده تا به راحتی امور و فعالیت های خود را در آن خانه انجام دهد . نصرالله منشی در خانهٔ خود همواره محبوب بود و با ساکنان خانه در جلسات ، دیدارها و گفتگوها صمیمانه بود و برای کسب هنر تلاش می کرد و بر خلاف افراد دیگر ، وقت خود را فقط برای مطالعه و گفتگو با آنها می گذراند . در زمان نوشتن این کتاب ، او یکی از دوستان قدیمی مؤلف ، با وجود تغییرات دیدگاه و شرایطی که پیش آمده بود ، پایبند به رفتار و روش حال حاضر بود و در همین حال نسخه ای از کلیله و دمنه به عربی برای مولف تدارک دیده بود . نصرالله منشی که در آن زمان به جز مطالعه کتب ، وقت خود را با چیز دیگری نمی گذراند ، با دیدن این نسخه که فقیه علی بن ابراهیم اسماعیل به او هدیه داده بود ، بسیار خوشحال شده و به دلایل فقر فعلاً مردم به مطالعه کتب عربی تمایل ندارند ، تصمیم گرفت آن را به فارسی ترجمه کند و بیان کند .
در این تجدید تحریر و نگارش یک بخش از کتابی که به سرگذشت برزویه طبیب مخصوص می پرداخت ، مختصر شده است . در ادامه ، با افزودن فصول و به تفصیل و تشریح ، کتاب را روشن کرده تا معانی آن مؤکد شود . پس از تحریر چند بخش و تألیفات حاضر ، آنها را برای بررسی به نظر سلطان بهرام شاه ارسال کردهاند . او پس از بررسی دقیق آن ، کتاب را پسندیده و فرمان داده تا به همان شیوه تکمیل شود و زیر نام و القاب شاه منتشر شود . این کار از سوی او به عنوان یک پادشاه با دانش سخنور قابل تأمل است .
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست