این کتاب جذاب داستان زندگی دختری را به تصویر می کشد که به همراه پدر و مادرش قصد دارند به خانه جدیدی نقل مکان کنند. کتاب کورالین اثر نیل گیمن نویسنده انگلیسی می باشد.
دانلود کتاب کورالین
- بدون دیدگاه
- 169 بازدید
- نویسنده : نیل گیمن
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 114 + 109
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : نیل گیمن
- دسته : داستان , خارجی
- زبان : فارسی, انگلیسی
- صفحات : 114 + 109
- بازنشر : دانلود کتاب
- ترجمه فارسی و انگلیسی قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود کتاب کورالین
- کتاب اورجینال و کامل
- این کتاب هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود کتاب کورالین
به تازگی بود که کورالین وارد خانه قدیمی شده بود. در زیر بام ، یک حجره در بالاترین طبقه خانه و در انتهای کف خانه ، یک انباری زیبا وجود داشت ، و در باغ اطراف خانه ، درختان قدیمی بلندی رویا میپاشیدند. خانوادهٔ کورالین صاحب کامل این مکان نبودند، زیرا خانه بسیار بزرگ بود و آنها فقط بخش کوچکی از آن را خریداری کرده بودند . افراد دیگری نیز در این خانهٔ قدیمی ساکن بودند ، از جمله دو بانو جوان به نام های اسپینک و فورسیبل که در زیر آن روز ها را یکی پس از دگیری سپری می کردند . آن دو با سگ های تریکو های خود ، که نام هایی مانند هیمیش ، اندرو و ژاک داشتند ، در خانه شان زندگی می کردند . اسپینک و فورسیبل در گذشته به عنوان بازیگر شناخته می شده بودند ، حقیقتی که کورالین هنگام اولین دیدار با اسپینک شنیده بود . او به اشتباه نام کورالین را به جای درست آن ” کارولین ” تلفظ می کرد و از دوران بازیگری خود و زمانی که همراه با فورسیبل بر روی صحنه می رفتند ، حرف می زد .
نام من کورالین است ، تکرار کن کارولین . در بالای خانه ، زیر پوشش ، یک پیرمرد خشمگین و بدرفتار با محاسن بلند زندگی می کرد . اینطور گفته بود که موش ها را برای سیرک آموزش می دهد و هیچکس نباید آنها را ببیند . او به من گفت : ” کورالین فسقلی ، در یکی از روز های سال آن ها آماده شده و تمام دنیا از تماشای سیرک موش های کوچولو و باهوش من شگفت زده می شود. می خواهی آنها را حالا ببینی ، نه ؟ ” من با آرامش پاسخ دادم : ” نه ، از شما می خواستم که دیگه اسم کارولین به زبون نیارین ؛ نام من کورالین است . ” پس از آن ، پیرمرد دیوانه ادامه داد : ” دلیلی که اکنون واقعا نمی توانی سیرک موش های من را مشاهده کنی این است که آن ها آماده نشده اند و به خوبی خوب تمرین نکرده اند . همچنین ، آن ها از اجرای آهنگ هایی که براشان آماده کردم واقعاً خسته شده اند . تمام قطعاتی که برایشان نوشته ام به سبک لومپا لومپا می باشد ، اما موش های کوچولو ی خشگلم که به سفیدی صدف می مانند فقط و فقط قطعه توودلا اوودلا را دوست دارند و به خوبی اجرا می کنند . من در حال تفکر بودم که چگونه می توانم انواع مختلف پنیر های خوشمزه و گران را بر روی آن ها آزمایش کنم . ” در آن لحظات ، من فکر می کردم که شاید سیرک موش های واقعی وجود حقیقی نداشته باشد . این فكر به ذهن پیرمرد خالي بود . در يكی از روز ها بعد از جابجایی ، من از خانه بيرون رفتم تا باغ مشاهده و به خوبی چک کنم .
باغ زیبایی وجود داشت ، ولی متاسفانه زمین تنیس قدیمی آن دیگر به کاربردی نمی پرداخت . میله های اطراف زمین پوسیده بودند و تور نیز خراب شده بود . یک زمین دیگر پر از رز های قدیمی وجود داشت ولی باز هم متاسفانه به آن ها رسیدگی نمی کردند ، رز های بیچاره در حال خوردگی بودند و بیشتر باغ بزرگ با سنگ پوشانده شده بود . قارچ های رنگی زیبایی در آنجا در حال رشد کردند بودند که متاسفانه اگر آن ها را له می کردید بوی نامطبوعی داشتند . چاه خطرناکی نیز در زیر چمنزار قرار داشت . کورالین همواره از این خطر آگاه بود و آن را رعایت میکرد . روزی کورالین در نزدیکی زمین تنیس ، پشت درختان ، حلقه های آجری را کشف کرد که تحت علف های بلند چمن پنهان شده بودند . چاه نیز با تخته های چوبی مسدود شده بود تا هیچکس به داخل آن نفتاده و او هم با پرتاب سنگ به داخل چاه، علاقه اش را برآورده کرده بود .
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
لینکدین
پینترست